احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

 

جوکر این ضدقهرمان سینمای آمریکا و دشمن ابرقهرمانی به نام بتمن، این‌بار در قامت قهرمانی ظاهر می‌شود که اگر برای مخاطب محبوب نباشد، محترم هست.

روایت داستان، حول محور دلقکی است که روح و روان‌ش زیرپای جامعه‌ی خشک و خشن له شده و طی سلسله اتفاقاتی همه چیزش را از دست می‌دهد.

شغل، درآمد، مشاوره، داروهای اعصاب، هویت و شرافت خانوادگی، مادر و حتی مجری و برنامه محبوب تلویریونی، از دست رفته‌های اوست؛ و در عوض یافتن خویش و هدف‌ش، ستانده‌ی او از تمام چالش‌هاست.

حرکات موزون جوکر بعد از توفیق در انتقام، دلالتی است بر رقص رهایی و آرامش بعد از چالش.

شهری که یک بیمار را به دلیل مشکلات مالی از مشاوره رایگان کلینیک روانی محروم می‌کند، در نهایت و بعد شهرآشوب مجبور می‌شود این‌بار او را به عنوان مجرم در بازداشتگاه مورد واکاوی شخصیت قرار دهد؛ و این شاید بزرگترین وجه دراماتیک است.

فیلم، خلاف تحلیل‌های ساده انگارانه، به هیچ‌وجه علیه سرمایه‌داری و حتی سرمایه‌داران نیست و از آن حیث به گرد پای «عصر جدید» چاپلین نمی‌رسد. آنچه در اینجا بد است، جامعه و افراد آن است. نهایت چالش جوکر با آنچه «سرمایه‌داری» خوانده می‌شود شلیک به سه مردی است که در مترو یک زن و شخصیت جوکر را مورد آزار قرار می‌دهند و بعدا در فیلم بیان می‌شود که پولدار نیز بوده‌اند و حتی اثری از ثروتمند بودن آن‌ها در تیپ و سوار مترو شدن‌شان نیست.

اما فارغ از ابعاد فرهنگی و جامعه شناختی، این فیلم کارکرد سیاسی امنیتی مهم و هدفمندی نیز دارد. جوکر همانند «۳۰۰» و «۲۰۱۲» که در بزنگاه‌های برخورد تمدنی بر پرده ظاهر شدند، درست در بحبوحه براندازی و جنگ‌های ترکیبی منطقه رونمایی می‌شود و عجیب آنکه در آشوب آبان‌ماه پیامک‌های انبوهِ دعوت به تماشای فیلم همراه با لینک دانلود، برای مردم ما ارسال می‌گردد!

کارکرد جوکر برای هر جامعه متفاوت است. برای جامعه آمریکایی تخلیه حس انتقام‌جویی است و برای جوامع جهان سومی تحریک حس انتقام. برای جوامع توسعه یافته با شاخص‌های رفاهی بالا، جوکر کبریت بی‌خطر است. خصوصا که قهرمان داستان در ادامه مجری بی‌گناه، محبوب و فرهیخته‌ای را می‌کشد که نوع آن افراد و برنامه‌ها در عالم واقع برای مخاطب غربی بسیار محبوب و پرمخاطب هستند.

از این رو در ادامه، حس همذات پنداری با جوکر در مخاطب غربی تا حد زیادی رنگ می‌بازد اما برای مخاطب شرقی به دلیل پیوست‌های متفاوت فرامتنی همچنان پابرجاست.

فارغ از آنچه بیان شد و به فرض عدم تفاوت در نگرش جوامع غربی و شرقی به فیلم، از آنجایی که درحال حاضر ونزوئلا، چین، عراق، لبنان، بولیوی و ایران درگیر مدل مشابهی از آشوب هستند، نتیجه این شبیخون سینمایی، شتاب دهی به بحران است. همچنان‌که وقتی بیماری تب دارد، دادن گرمای بیرونی به او منجر به تشنج و مرگ می‌شود اما همان حرارت برای فرد عادی در حالت عادی، گرما یا نهایتا گرمازدگی درپی دارد.

الگوی جوکر ممکن است همچون داعش و بسیاری مخلوقات دیگر غرب، به صورت کلی یا جزئی، دیر یا زود به خودشان کمانه کند، اما فعلا ساخته شده است تا علیه شرق استفاده شود؛ خصوصا که به طور ویژه‌ای، انگشت شمار نقاب‌های دلقکی که در عراق و لبنان استفاده شد، توسط ماشین تبلیغاتی غرب رسانه‌ای گشته تا تکمیلی باشد بر پروسه الگوبرداری و تکثیر آن.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.