احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اینستاگرام» ثبت شده است

پیام مخاطب

بنده یک دهه هشتادی متولد ۸۲ هستم.
رفیق آشوبگر دارم (دیشب پیشش بودم)؛
رفیق معترض هم دارم (تقریبا کسی نیست که معترض نباشه از جمله خودم)؛
رفیق بسیجی دارم؛
رفیق دانشجوی اطلاعات و امنیت دارم (سپاه و وزارت هر دو)؛
رفیق مخالف نظام و موافق نظام دارم و از قضا توی جمع‌های مختلف که زمین تا آسمون با هم فاصله اعتقادی دارن هستم.
به‌جای اینکه در مورد دهه هشتادیا نظر بدین حرفاشونو بشنوید.
حرف یه جوون توی سن من چی می‌تونه باشه؟
شاید باورتون نشه ولی اولیش سرگرمیه!
ما جوونیمونو توی فجازی زندگی کردیم؛ با پابجی و کالاف دیوتی و PS4 و PS بزرگ شدیم؛ نه! باهاشون زندگی کردیم؛ توش هویت پیدا کردیم. از کلش اف کلنز خلاقیت و درس استراتژی گرفتیم. با انواع سلاح‌ها و شیوه‌های پیروزی و گذران مرحله در انواع گیم‌ها آشنا شدیم و سعی کردیم به روش‌های مختلف یه مرحله سخت از یه بازی سخت رو بگذرونیم؛ بازی‌هایی که آدم کشی روال ترین بخشش هست!
اما دهه هشتادیا بزرگ شدن؛ قد کشیدن؛ الان دانشگاه میرن؛ سر کار میرن؛ ولی با یه چیزی مواجهن؛ تفاوت عظیم با نسل قبل و قبل‌تر خودشون. با چاله عظیم نداشتن هیجان و سرگرمی در زندگی واقعی و در مقابلش تصویرسازی و رؤیاپردازی شدید مجازی از یه زندگی پر از هیجان. توی فجازی هویت پیدا کردیم و اکانت اینستا و توییترمون شد همه رسمیتمون.
حالا اما جامعه به ما به چشم بچه نگاه می‌کنه؛ بچه بی‌تربیت!
میفرمایید تقصیر خانوادشه شده آشوبگر.
عه! واقعا؟ یعنی الان دنبال مقصریم؟ بیخیال! بنظرم بحث قصور رو پیش نکشیم چون سفره این دل اگر باز بشه حرف‌هایی زده میشه که شاید حتی به بلاک شدن و بن شدن بنده منتهی بشه!
نسل من چیزی از انقلاب به دستش نرسید.
زمان جنگ هشت ساله امام خمینی بحرانی‌ترین وضعیت ممکن رو سپرد به کسی همسن من، الان دسته بیل هم به بنده نمیدن!
درس بخون درس بخون!
جدا؟ ما برخلاف نسل قبل خودمون عاقلیم و ترسی از قضاوت جامعه نداریم.
درس بخونیم؟ جدا؟ چی بخونیم؟ چی بخونیم که توی این کشور بها داشته باشه؟
طولانیش نکنم؛ این نسلی که کف خیابونه نه چیزی از انقلاب به دستش رسیده نه چیزی یه اسم به رسمیت شناخته شدن و نه مفاهیم عمیق دینی و ارزش های اصیل انسانی.
از حجاب هیچی نمیدونه؛ با مفهوم عفاف آشنایی نداره؛ سود و ضررشو نمیدونه.
از صبح تا شب با سینما و سریال و رسانه تو گوشش کردن حجاب اجباری. 
از صبح تا شب با مستندسازی و شبهه‌اندازی تو منوتو اصالت انقلابشو ازش گرفتن و سال ۵۷ رو اوج جهالت مردم نشون دادن.
برخلاف جمهوری اسلامی جهودای بیشرف هزارتا برنامه براش پیاده کردن.
سلبریتی‌ش دعوتش کرده به گل و وید کشیدن
نوجوونیشو با پورن گذرونده و شده معتاد پورنوگرافی.
یه سری جهش یافته هم داره که از مرحله مجازی به واقعی رسیدن و رسما مفهومی رو وارد قصه کردن به اسم فری ریلشن؛ بعدم وقتی کنار هم قرار گرفتن دیدن حرف مشترک زیاد دارن. تفاوت جنسیتی رو هم فراموش کردن و شدن اکیپ‌های دوستانه دختر و پسر بدون ذره‌ای مخفی کاری و علنی.
یه سر به پارک‌ها و کافه‌ها بزنید متوجه خواهید شد.
اینایی که کف خیابونن یه شبه به خیابون کشیده نشدن.
فضا یه کاری باهاش کرده که درگیری با پلیس براش تفریح محسوب بشه؛ هیجان داره؛ کیف میکنه.
از جهالتش گفتم تا هیجانش.
قصه حجاب و گشت ارشاد بالاخره تموم می‌شه اما درد بی برنامگی سیستم برا نسل پیشران کشور همچنان بدون ذرررررره‌ای توجه باقی می‌مونه و صداش چند ماه دیگه با یه قصه دیگه شنیده خواهد شد.
استاد قدیری اگر دستتون رسید درد دلای صادقانه بنده رو به نیابت از نسل چهارم انقلاب به اهلش برسونید.
برا ظهور امام زمانمون تا آخرش پای جمهوری اسلامی هستیم و بالاخره به هر زوری شده علم رو به صاحبش می‌رسونیم.
یا علی

سوال از صیانت

عموم طراحان و مدافعان صیانت -قاعدتا در واکنش به نگرانی‌ها- ادعا می‌کنند شبکه‌های اجتماعی خارجی هرگز بسته نخواهد شد.

می‌دانیم که طرح صیانت با هدف قاعده‌مند کردن شرکت‌های ارتباطاتی خارجی از جمله متا است تا اگر تن به قواعد و ضوابط ایران ندادند یا تخلف کردند، محصولات آنان (اینستاگرام، فیسبوک، واتساپ، توییتر و تلگرام) مسدود شود.

سوال این است با این همه اطمینانی که بانیان و مدافعان صیانت در عدم مسدود سازی شبکه‌های خارجی داده‌اند، چگونه می‌خواهند نسبت به تمکین نکردن و تخلف کردن طرف مقابل واکنش نشان دهند؟
به عبارت دیگر وقتی طرف‌های مقابل می‌بینند که از ابتدا اینطور به دست خودشان دست‌شان را بسته‌اند، چرا باید آن‌ها را حساب کنند و اساسا وارد مذاکره شوند؟
به بیان ساده‌تر اگر پس از تصویب طرح صیانت وارد مذاکره نشوند و یا خلف وعده کنند، مسولان کشور با این همه اطمینان دادن از مسدود نشدن شبکه‌های خارجی، می‌خواهند چه کنند؟ خلاف ادعای‌شان مسدود کنند؟!

اینکه بعد از مدت‌ها فراموش شدگی، ناگهان موسوی با یک نقاشی مضحک منتشر شده از صفحه اینستاگرام خاتمی، خودنمایی کند و تمسخر عموم را برای خود بخرد، بیش از حد عجیب و غیرمعقول است.

تصویر ققنوس برخاسته از آتش و خون، قاعدتا یک «کد» به سرویس‌های خارجی است از مجرای رسانه‌های عمومی، به سبک اعلام رمز کودتای ۲۸ مرداد از رادیو BBC فارسی و توییت نجات مشاور عملیات روانی روحانی در ۹۷/۳/۲۸ دو هفته پیش از اجلاس منافقین در پاریس، که آشنا در آن از مرگ مریم رجوی «در این شلوغی» می‌گوید و عملیات لو می‌رود و طراح انفجار اجلاس بازداشت می‌شود.

لازم است بدانید «ققنوس» نام پروژه‌ای است که در آن CIA در سال ۱۹۶۹ براندازی علیه ویتنام شمالی را با ترور، آشوب و خرابکاری آغاز کرد.

جالب آنکه چند روز بعد از کد تصویری موسوی از رحم اجاره‌ای اینستاگرام خاتمی، خبر تشکیل «دولت در سایه» اصلاح‌طلبان (یاران هاشمی) به طور گسترده منتشر شد و این درحالی است که از یکسال پیش از انتخابات ۸۸ نیز با طراحی هاشمی و مدیریت لاریجانی، به بهانه اجلاسیه ادوار مجلس در ۸۷/۹/۱۳ شاهد گردهمایی و همگرایی افراد و جریان‌های متعارض سیاسی با حضور عناصر ضدانقلاب نظیر اعضای نهضت آزادی و حزب مشارکت بودیم.

دولت سایه اصلاحات خیلی زود دست به کار شده با جلو انداختن باهنر و از زبان او، تنها چند ساعت پس از انتشار مصاحبه حجاریان با نشریه خط‌شکن و جریان‌ساز «صدا» مبنی‌بر لزوم «اصلاحات بنیادین»، پروژه تغییر قانون اساسی را کلید زده و در اولین گام خواهان تشکیل مجلس دومی نظیر سنا شده است!

کلیدواژه‌ای که اسم رمز حذف شورای نگهبان و نهادهایی نظیر مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی انقلاب فرهنگی است؛ زیرا وجود نهادهای مذکور با ایجاد مجلس سنا اعم از آنکه انتخابی باشد یا انتصابی، دیگر معنا نخواهد داشت!

سخن گفتن از احتمال آشوبی دیگر، به استناد ماوقعِ ۹۶، ۹۷، ۹۸ و حوادث ۱۴۰۰ (اغتشاش آفرینی ناکام بنزینی، آشوب اصفهان و آنونس منافقین در سیما) که به اعلام عمومی نفتالی بنت نیز مستظهر شده، بیان بدیهیات است.

شبکه نفوذ پیشتر نیز با اوج‌گیری توافق هسته‌ای ایران و آمریکا در دولت احمدی‌نژاد-اوباما دست به کار شد و با فتنه تحریم‌ساز ۸۸ به اهداف شوم خود رسید و توانست با شعار «رفع تحریم» خود ساخته، به قدرت بازگردد و مأموریت تضعیف امنیت و اقتصاد کشور و توقف برنامه هسته‌ای را انجام دهد.

ناگفته پیداست فعال شدن دوباره سران فتنه، معلول برآورد آنان از نبود تصمیم و اراده‌ای برای ‎#محاکمه_روحانی و مهره‌های پرخسارت او نظیر زنگنه است.

اشرار و شیاطین را اگر راحت بگذاریم، راحت‌مان نمی‌گذارند.

محاکمه خائنین را همین امروز آغاز کنید!

۱۴۰۰/۱۱/۱۸

استراتژی مجازی

 

اگر فعالیت خود در توییتر و فضای مجازی را مصداق جهاد می‌دانید، به این نکات جهت بهره‌وری بیشتر در عرصه جنگ مجازی توجه فرمایید:

۱. از ورود به فعالیت‌های عبثی چون زردنویسی، روزمره‌نویسی، فالوور گیری با مراودات بی‌حدوحصر، ترند کردن هشتگ‌ها و افتادن در دام باندها و سازمانی‌ها اکیدا پرهیز کنید.

۲. از اتلاف ساعت‌ها وقت برای شنیدن گپ سیاسی چند نفر بالانشین همیشگی در اسباب‌بازی جدیدی به نام کلاب‌هاوس که تاکنون بیش از ۱۸ هزار شنونده همزمان به خود نگرفته است، خودداری نمایید. 

۳. محدود به توییتر نشوید. اسکرین توییت‌های خود را در پست و استوری اینستاگرام و نیز وضعیت واتساپ قرار دهید و در پیام‌رسان‌هایی نظیر تلگرام و ایتا کانال ایجاد کرده و به عنوان کمترین‌کار، توییت‌های خود را در آنجا نیز بگذارید.

۴. توییت‌های مهم خود را فلیت کنید و مطالب خوب خود را چندوقت یکبار بازنشر نمایید و مطالب جدید کانال خود را به پست‌های مرتبط سابق ریپلای بزنید و در توییتر، مطالب مرتبط و مکمل خودتان را کوت کنید تا نگاشته‌های پیشین شما و پیشینه بحث دیده شود.

۵. در گروه‌های مختلف تلگرامی عضو شوید و مطالب خود را به اشتراک بگذارید. درصورتی که کانالی داشته باشید، مطالبی که با صرف وقت در گروه‌ها نوشته‌اید را می‌توانید در کانال خود نیز بگذارید؛ همچنانکه مطالب ازپیش‌آماده و مندرج در کانال را نیز می‌توانید در پاسخ به مسائل مطرح در گروه‌ها بدون نیاز به دوباره نویسی و صرف زمان، عرضه کنید.

۶. در مناسبت‌های مذهبی به جای تبریک و تسلیت صرف، حدیثی مرتبط با واقعه را نیز قرار دهید تا کمکی به ترویج احادیث و مضامین عالی دینی کرده باشید.

۷. از کتب دینی، تاریخی و سیاسی، با ذکر منبع برای تولید محتوای فاخر بهره‌ببرید.

۸. فقط تولید کننده یا بازنشر دهنده محتوا نباشید، به هر دو مورد به طور همزمان ملتزم باشید.

۹. درگیر پاسخ به شبهات، شایعات و حواشی ناتمام نشوید، زیرا هدف طرف مقابل همین مشغول‌سازی همیشگی به موضوعات دست‌چندم و غفلت از مسائلی اساسی چون اقتصاد و توافق است. تنها راه مؤثر برای به‌هم زدن این ترفند، آن است که توأم با تبیین مسائل جدید، بر همان موضوعاتی که می‌خواهند فراموش گردد، حمله و تمرکز ویژه شود.

۱۰. مطالب مندرج در شبکه‌های اجتماعی رهبر عزیز انقلاب را به طور حداکثری بازنشر کنید.

تله فیلترینگ

 

‏اخلال‌های عجیب و همگانی اینترنت در این روزها، به‌نظر می‌رسد عمدی و برای به ستوه آوردن مردم باشد تا با مطالبه رفع فیلتر، ارزش افزوده‌ای را در انتخابات برای طیف اصلاحات به ارمغان بیاورد.

‏حاکمیت برحذر باشد از افتادن در تله فیلترینگ در ایام باقی مانده تا انتخابات.

برنامه‌ای که تحرکات ضدامنیتی یا نشر کلیپ ضدفرهنگی عاملی شود بر قطع اینترنت بین‌الملل، فیلتر اینستاگرام یا از کار افتادن فیلترشکن‌ها، تا افزودن بر خشم مردم در آشوب یا سبد رأی طراحان در انتخابات، حاصل گردد.

 

کاش در زیست مجازی خود یاد بگیریم راجع به آنچه می‌بینیم و می‌شنویم انقدر سریع و سطحی قضاوت نکنیم.
اخبار تک خطی و یک‌طرفه مطلقا قابل اعتماد نیستند و بارها ثابت شده موضوع فراتر از چیزی است که روایت و پذیرفته می‌شود.
خیلی اگر احساسات‌مان جریحه‌دار شده، برویم دنبال کشف حقیقت و مطالبه واقعیت، نه نشر بدون تحقیق روایت.
خدا را شکر که این جماعت دست به نقد مجازی قاضی نشده‌اند وگرنه معلوم نبود سر چند بی‌گناه را بدون تحقیق برباد می‌دادند!
هیچ‌وقت بدون شنیدن توضیحات طرف از زبان خود او نباید قضاوت کرد.
به چند مورد عجله در قضاوت و نتیجه متفاوت روایت توجه کنید:

۱. پسری سیرجانی فیلمی در اینستاگرامش منتشر می‌کند که دارد دختری را در خانه باغی کتک می‌زند. همه چیز طبق ویدیو به نفع دختر و شبیه یک جنایت است. ماجرا اما یک حلقه مفقوده مهم دارد؛ دختر عاشق پسر بوده و چند ماه در مجازی به دلیل بی‌محلی شدن از جانب او فحاشی می‌کرده و آن پسر آنگونه انتقام گرفته.
با وجود این نکته حق با کیست؟ نمی‌دانیم!
اما می‌دانیم قضیه خیلی تفاوت می‌کند با روایت نخست.

۲. فیلمی منتشر می‌شود که دختری آبادانی، زخمی روی زمین افتاده و چند زن دست‌وپای او را گرفته‌ و کتک می‌زنند و نگهبانی نیز بدن او را لمس می‌کند.
اینجا هم همه چیز تداعی کننده یک جنایت است اما در ادامه مشخص می‌شود آن دخترِ دارای اختلال روانی، به قصد باج‌گیری و با سلاح سرد به خانه و خانواده طرف مقابل حمله کرده.
در این صورت آیا همه تقصیر متوجه اوست؟
شاید آری و شاید خیر؛ اما در اینجا نیز آنچه اهمیت دارد این است که ماجرا به کلی متفاوت شد از آنچه در ابتدا نقل محافل بود.

۳. طبق توضیحات ذیل قطعه فیلمی منتشره در رسانه‌ها از یک دوربین مدار بسته‌، گفته می‌شود مردی با ظاهر مذهبی به زنی بی‌حجاب تذکر می‌دهد و در ادامه با او درگیری فیزیکی پیدا می‌کند. تیترها چنین تنظیم می‌شود: کتک خوردن یک زن به دلیل کشف حجاب!
اذهانی که زن را همیشه مظلوم می‌پندارند و از تیتر تأثیر می‌پذیرند، مرد را  مقصر می‌دانند؛ خصوصا که فرصت تخریب فریضه امربه‌معروف نیز مهیاست!
دقت در فیلم اما نشان دهنده موضوعی دیگر است: تذکر مرد به زن، لگد پرانی زن به مرد، و سپس دفاع و واکنش فیزیکی متقابل مرد.
در اینجا حق با کیست؟ چون روایات دو طرف را نشنیده و کلام رد و بدل شده را نمی‌دانیم، از قضاوت و تعیین تقصیر اجتناب می‌کنیم و البته می‌دانیم که اگرچه فیلم همان است اما تیترهای شیطنت‌‌آمیز و بی‌دقتی در فیلم، چقدر می‌تواند حتی بر مشاهدات عینی مخاطب اثر بگذارد.

نسل اینستاگرام

 

‏نمی‌دانم آقامیری دقیقا چه چیزی را بساط کاسبی قرار داده!
نص صریح آیات و روایات که توبه را راه بخشش ‎#هر گناهی ذکر کرده.
اگر بحثش این است که چرا ‎#نظام نمی‌بخشد، جهت اطلاع:
بازیگران، ساواک و ارتشی‌های پیوسته به انقلاب مشغول به کار هستند و افراد بریده از نفاق نیز زندگی خود را دارند.

‏واقعا حرف حساب او چیست؟
عقاب الهی را رد می‌کند یا مجازات قضایی را؟
جز دکلمه‌ای احساسی چه حرف منطقی یا حتی جدیدی داشته؟
ظاهرا آن شیخ شهرت‌طلب نیز مانند عناصر خشونت طلب دیروز و اصلاح‌طلب امروز نظیر تاجزاده، گنجی و مخملباف، راه فریب افکار عمومی را پیدا کرده؛ گرچه قدری دیر، اما موفق!

‏واقعیت این است که بیشترین تقصیر متوجه متولیان فرهنگ و آموزش کشور است.
تا طالب یک شئ باشد، کاسب آن نیز هست.
تنزل نسل و عوام شدن عموم، علت و یا معلول واقعیتی چون تغییر سبک زندگی است.
برای ‎#نسل_اینستاگرام که تتلو خواننده‌اش باشد و روحانی رئیس‌جمهورش، باید هم آقامیری شارح شرع گردد.

 

ضمیمه | توبه و عفو در قانون مجازات اسلامیِ نظام جمهوری اسلامی

‏ماده ۱۱۴: در جرائم موجب حد [زنا، لواط، مساحقه، تفخیذ، قوادی، شرب خمر، سرقت، سب النبی، بغی و افساد فی الارض] به استثنای قذف و محاربه هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، ‎توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط می‌گردد.
همچنین اگر جرائم فوق غیر از قذف با اقرار ثابت شده باشد، در صورت توبه مرتکب حتی پس از اثبات جرم، دادگاه می تواند عفو مجرم را توسط رئیس قوه قضاییه از مقام رهبری درخواست نماید.
تبصره: توبه محارب قبل از دستگیری یا تسلط بر او موجب سقوط حد است.

‏ماده ۱۱۵: در جرائم تعزیری درجه شش، هفت و هشت چنانچه مرتکب توبه نماید و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط می‌شود. در سایر جرائم موجب تعزیر دادگاه می‌تواند مقررات راجع به تخفیف مجازات را اعمال نماید.

‏ماده ۹۶: عفو یا تخفیف مجازات محکومان، در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوه قضائیه با مقام رهبری است.

ماده ۹۷: عفو عمومی که به موجب قانون در جرائم موجب تعزیر اعطاء می‌شود، تعقیب و دادرسی را موقوف می‌کند. در صورت صدور حکم محکومیت، اجرای مجازات موقوف و آثار محکومیت نیز زائل می‌شود.

گرگ‌های مجازی

 

‏سیاه نمایی وضع کشور و بدبین سازی جامعه به حاکمیت، پیش از دوران شبکه‌های اجتماعی و هجرت عوامل منافقین و ضدانقلاب به فضای مجازی، در کف جامعه و خصوصا تاکسی و اتوبوس صورت میگرفت.

مثال‌های فراوانی دارم از دروغ‌های شاخداری که از برخی رانندگان تطمیع شده یا مسافران مأموریت یافته میشنیدم.

 

‏لازمه یادآوری کنم که عبارت «ورود مجاهد و ارزشی ممنوع» در بیو، امضای پیرکفتارهای آلبانی برای رد گم کنی است، یا خودتون می‌دونید؟

 

‏در بسیاری از اکانت‌های منافقین میبینید که اینان توأمان به جریان ارزشی و فرقه رجوی دشنام می‌دهند، تا باور کنید جریان سومی هستند.

اگر بدانید چیزی برای از دست دادن ندارند و همین همسنگ کردن جریان انقلابی با مجاهدین برای‌شان یک دستاورد است، دیگر به نعل و میخ زدن‌شان برایتان عجیب نیست.

 

‏در رسانه‌های فرقه‌ی رجوی دیده‌ام از اینکه بعضا منافقین را «مجاهدین» خوانده‌ایم ابراز خرسندی کرده‌اند و آن را دلیل بر تعدیل موضع نسبت به خودشان دانسته‌اند.

اینها بدانند ذکر نام سازمانی به جای ماهیت، به دلیل تکثر گونه‌های نفاق و لزوم تشخیص است، نه زائل شدن وصف نفاق از فرقه‌ی مذکور.

 

twitter.com/GhadiriNetwork


خبر را همه شنیده و فیلم را دیده‌ایم. دختری به تنهایی و ظاهرا برای هوس‌بازی، از تهران راهی خانه‌باغی در حاشیه سیرجان می‌شود تا به قرار مجازی‌اش با پسری برسد.

از آن سو نیز آن جوان جانی سیرجانی که ظاهرا از جانب دختر در لایو مورد اهانت قرار گرفته، با رسیدن به طعمه، او را به انواع ضرب‌وشتم و شکنجه می‌نوازد.

تا اینجای ماجرا، اتفاق اگرچه تلخ است، اما عجیب و بی‌سابقه نیست و صفحات حوادث پر است از ضرب و قتل و تجاوز.

اما آنچه من آن را زنگ خطر می‌دانم #زیست_گلخانه‌ای مجازی‌نشینان شبکه‌های‌اجتماعی، علی‌الخصوص اینستاگرام است که آنان را از محیط حقیقی به کلی کنده.

عجیب است که برای دختری، شناخت اکانت اینستاگرامی یک فرد، آنچنان اطمینان‌بخش و اعتمادآفرین است که از شهری به شهری دیگر می‌رود؛ و عجیب‌تر آنکه برای پسری، شکستن شاخ اکانت دیگر در اینستاگرام، آنقدر موضوعیت پیدا می‌کند که فیلم شکنجه کردن دختر را با افتخار و بدون توجه به تبعات قضایی آن در استوری خود قرار می‌دهد، فارغ از آنکه چه تبعاتی در انتظار او است!

چه چیز مخاطب شبکه‌های‌اجتماعی را تا این حد متوهم و غرق در مرداب و گرداب فضای مجازی کرده است؟ آنچنانکه براندازان فیک توییتری که حتی از گردوخاک در فضای حقیقی عاجزاند، به طوفان توییتری گاه‌وبی‌گاه خود می‌بالند و بر طبل توهم خودبی‌شمارپنداری می‌کوبند!

البته پاسخ واضح است، جذابیت‌های متعدد این شبکه‌ها و ایجاد بستر زندگی‌دوم و نمایش هویت و شخصیت دلخواه از خود در شبکه‌های‌اجتماعی، وقتی قرار می‌گیرد در کنار ناکامی‌های اجتماعی، حکم افیون را پیدا می‌کند.

این اثر مخدرگون را خصوصا وقتی قرار می‌دهیم در کنار وقت گذرانی افراطی تقریبا تمام اعضای هیأت دولت در شبکه‌های‌اجتماعی و دست‌آوردسازی و قهرمان‌بازی در حوزه فضای‌مجازی، نتیجه می‌شود آنچه می‌بینیم؛ از معضل امنیتی تلگرام تا بحران اجتماعی اینستاگرام.


farsnews.com/news/13971017000762

خز و خرس

۱. حکایت معروفی است که فردی به امید گرفتن خزی شناور بر آب به رودخانه زد اما بیرون نیامد. همراهش که دید رفیقش نمی تواند از آب خارج شود از او ‌پرسید چرا از رود بیرون نمی آیی؟ که غریق پاسخ داد من خواستم خز را بگیرم، خرس من را گرفته!

۲. بسیاری از چهره های سرشناس صفحاتی را برای عرضه عقاید و احیانا «اندیشه»های خود در شبکه های اجتماعی ایجاد کرده اند تا مخاطب را نیز همراه و همنظر خویش گردانند اما در عمل اسیر بازخوردهایی می شوند که از واکنش «مخاطب» به مطالب خود می گیرند و اینجاست که باید گفت به جای گرفتن خز، اسیر خرس شده اند.

۳. حال این مخاطبِ بیش‌فعال و همیشه در صحنه کیست که با نظرات بی پروای خود، چهره ها را به سمت و سوی مطلوب سوق داده و بعضا وادار به اتخاذ مواضع ضد حاکمیتی می کند؟

این طیف از دو گروه تشکیل شده است؛ جمعیتی از فعالان خودجوش فضای مجازی و جماعتی سازمان یافته با ID های فارسی و IP های عموما سعودی (ارتش سایبری عربستان) و در مرتبه بعد اروپایی (اعضای سازمان مجاهدین).

تکلیف جماعت اخیر مشخص است؛ افرادی با اکانت های عموما جعلی و اسامی مستعار و دارای تصاویری نامربوط و بعضا متعلق به مشاهیر غربی.

دسته اول که از طبقه متوسط به بالای شهری با سلایق فرهنگی سیاسی خاص هستند نیز متولیان صفحات اجتماعی پربازدید را به نوبه خود به بیراهه می برند، زیرا نفرات و سروصدای شان در فضای مجازی به مراتب بیشتر است از جمعیت و وزن شان در عرصه حقیقی.

۴. اما آنچه به چشم چهره های هنری، ورزشی و سیاسیونی که به واسطه زندگی های اشرافی، ارتباط مستقیم خود با توده های مردم را قطع کرده اند می آید، نه زندگی حقیقی عموم جامعه که لایک، ریشیر و کامنت افرادی است که مسئولان «مردم»شان می پندارند و رسم «مردم داری» را نیز در هم جهت شدن با نظر و سلیقه آنان و اتخاذ مواضع همسو در توییتر، تلگرام و اینستاگرام می یابند.

۵. باید توجه داشت که فرق است میان «آنچه نظر مردم است» و «آنچه که مردم گمان می کنند نظر مردم است».

ممکن است عموم جامعه بر عقیده ای باشند و در عین حال نیز گمان کنند اکثریت مردم خلاف آن را معتقدند و اینگونه است که «تصویر»ها مغلوب «تصور»ها می گردد؛ زیرا اقلیتی به مدد ذره‌بین فضای مجازی، اکثریت و بزرگتر از آنچه هستند جلوه می کنند؛ موضوعی که در حال حاضر به جد با آن مواجهیم و به معضلی فرهنگی-سیاسی و حتی امنیتی برای کشور بدل گشته است.