احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تولید» ثبت شده است

۱. ماهیت مسکن مهر چیست؟
حذف قیمت زمین از هزینه ساخت مسکن با اعطای زمین‌های رایگان به انبوه سازان دولتی و خصوصی
۲. هر نقطه شهر و کشور را که بنگریم زمین‌های رها شده و بلااستفاده فراوانی می‌بینیم.
۳. باید از طریق مصوبات مجلس و یا شورای شهر، زمینه اعطای قطعه زمین‌های بلااستفاده به تولیدکنندگان و شرکت‌های دانش‌بنیان برای احداث سوله‌های تولیدی فراهم شود؛ شبیه‌سازی مسکن مهر در حوزه تولید.

احتمالا شما هم وقتی کلمه «بانک» را میشنوید، اوصافی نظیر ثروتمند، استثمارگر و رباخوار برای‌تان متبادر می‌شود، همچنانکه با شنیدن کلمه «تولیدکننده» ویژگی‌هایی چون خدمت، خلق ثروت، کارگر، کارآفرینی، صادرات و این قبیل به ذهن‌تان خطور می‌کند.
همین تصور و پیش‌فرض ذهنی اما متاسفانه باعث قضاوت غلط‌های غلط می‌شود و به کمک کلاهبردارانی می‌آید که تحت عنوان تولیدکننده، اموال عمومی رو حیف و میل کرده‌اند.
در بسیاری از موارد که حتی مسولان عالی کشور نیز فریب می‌خورند، چه اتفافی افتاده؟
به عنوان مثال -و البته دارای مصادیق واقعی فراوان- تولید کننده تعهد داده در ازای ۱۰۰ میلیارد تومان وام بانکی دریافتی از محل سپرده‌های مردم -که می‌توانست به صدها نفر دیگر اختصاص پیدا کند و نکرده- فهرستی از اقدامات را انجام دهد تا به تولید و سودآوری برسد و اندک‌اندک و طی اقساط معقول وام دریافتی را بازپرداخت نماید.
اما بعضا به دلیل سوء مدیریت خود او و در بسیاری موارد به دلیل ریخت و پاش و حیف و میل وام دریافتی، به جای اختصاص مبلغ به کاری که برای آن وام کلان گرفته، وسوسه می‌شود حال که این حجم از پول در دستش هست ابتدا زندگی خود را زرق و برق دهد!
خانه و ماشین عوض می‌کند، دفتر لوکس و مجهزی می‌خرد، به سفرهای پرهزینه خارجی و خانوادگی می‌رود و البته چند دستگاه نیز خریداری و نصب می‌کند که به دلیل کمبود منابع، به تولید و یا سود نمی‌رسد!
حال اقساط، عقب افتاده و بانک می‌رود سراغ طلب خود و مصادره کارخانه نیمه‌کاره‌ی نیمه‌تعطیل.
اینجاست که تولیدکننده با مظلوم نمایی همه را پشت سرخود به‌خط می‌کند.
آقای مسؤل هم میاید و مثل همه فریب می‌خورد و به اسم حمایت از تولید، جلوی دوربین صداوسیما بانک را می‌گذارد تحت فشار و وام‌گیرنده‌ی ناشی و یا متخلف را زیرچتر حمایت خود می‌برد، غافل از اینکه آنکه به تولید و اموال عمومی خیانت کرده، خود آن به اصطلاح تولیدکننده است.

ضمیمه۱: طبیعتا تخلفات این طیف از به اصطلاح تولیدکنندگان قابل تسری به کسانی که به دلایلی چون کارشکنی در مجوز تولید، تورم، کمبود مواد اولیه، نوسانات ارزی، واردات و یا تحریم زمینگیر شده‌اند، نیست و حمایت از طیف اخیر ضروری است.

ضمیمه۲: راهکار مواجهه با این طیف از وام گیرندگان متخلف چیست؟
آیا باید به دلیل گروگرفتن زندگی چند کارگر، همچنان یکه‌تازی کنند؟
به نظر می‌رسد در این موارد کارخانه و اموال تولیدکننده شیاد باید به نفع دولت مصادره و کارخانه با مدیریت فردی دیگر احیاء و به بخش خصوصی فروخته شود تا از محل فروش کارخانه طلب بانک نیز پرداخت گردد.
در غیر این صورت عملا آنچه متخلف در ازای حیف و میل اموال دریافت می‌کند پاداشِ حمایت ناتمام از دولت است!

ضمیمه۳: اگر کمان می‌کنید ریپورتاژ برخی رسانه‌ها در تطهیر فرد متخلف و آه و ناله سردادن برای تولید و کارگر اتفاقی و بدون پول پاشی خودِ فرد متخلف است، سخت در اشتباهید! همیشه کسری از وام، خرج شانتاژ رسانه‌ای به نفع وام گیرنده می‌شود.

در این نوشته قصد داریم یکبار برای همیشه به شبهه‌ای که هر سال و توأم با نام‌گذاری سال مطرح می‌شود پاسخ دهیم.

۱. همه اذعان داریم که ابتکار رهبری در استفاده احسن از نوروز و نام‌گذاری هر سال به حوزه‌ای در علوم انسانی به جای درجا زدن بر تقویم حیوانی که پیش‌تر مرسوم بود، جای تحسین دارد.

۲. وظیفه رهبری، هدایت و راهنمایی، و وظیفه دیگران پذیرش و اجرا است.
حال در عدم اهتمام به نام سال، قصور و تقصیر ما متوجه خودمان (دولت و ملت) است، نه رهبر معظم انقلاب.

۳. توفیق و عدم توفیق نسبی است. قطعا دغدغه‌سازی‌های رهبری به طور نسبی بر بخش‌هایی از مردم و مسؤلان مؤثر بوده و «گفتمان» اقتصاد مقاوتی را نهادینه کرده و پیش‌نیازهای آکادمیک آن را فراهم آورده.

۴. نام‌گذاری سال، در کنار سخنرانی سالانه اول فروردین در حرم رضوی، تعیین کننده سیاست کلان یک ساله جمهوری اسلامی است. طبیعی است که سنگربان نظان، از این فرصت برای تبیین و توجه دادن به مهمترین «مشکلات» پیش روی کشور استفاده کنند.
می‌شد در رویکردی فرصت طلبانه، رهبری نام سال را به اموری اختصاص دهند که پیش‌بینی رشد در آن حوزه داشته باشیم تا همه چیز را به نام خود بزنند. اما ایشان دقیقا دست روی نقاط چالشی و آسیب‌زایی میگذارند که باید ترمیم شود.
یعنی وقتی تحریم خارجی و بی‌کفایتی داخلی، اقتصاد ایران -و به تبع آن امنیت کشور- را سال‌هاست هدف گرفته، ایشان نیز از همان روزنه شلیک می‌کنند ولو آنکه به دلیل غفلت یا خیانت برخی، این تیرها ماشین جنگی دشمن را منهدم نکند.

۵. اولین و بزرگترین منتقد هزینه‌های زائد بنر و همایش و امثال آن شخص رهبر انقلاب است. هرچند به گواه مشاهدات، در سال‌های اخیر به طور محسوسی از آن کاسته و حتی شاید محو شده باشد و البته طبق معمول حباب رسانه‌ای آن مورد نیز بسیار بزرگ‌تر از واقعیت، و بیش‌تر زمینه‌ای برای تخریب است تا دلسوزی.

۶. نه فقط در دو سال اخیر (رونق تولید و جهش تولید) که از سال ۸۸ به ‌طور پیوسته نام‌های سال تماما حول یک موضوع، با واژه پردازی‌های متفاوت بوده: #اقتصاد.
گواه این مطلب، فهرست ذیل است که پایان سخن نیز هست.

۸۸: حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف
۸۹: همت مضاعف کار مضاعف
۹۰: جهاد اقتصادی
۹۱: تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه‌‌ی ایرانى
۹۲: حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی
۹۳: اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی
[۹۴: دولت و ملت، همدلی و همزبانی]
۹۵: اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل
۹۶: اقتصاد مقاومتی، تولید-اشتغال
۹۷: حمایت از کالای ایرانی
۹۸: رونق تولید
۹۹: جهش تولید

 

farsnews.ir/news/13990112000463

۱. اقتصاد مقاومتی که دارای دو عنصر اصلی درون زایی (سرمایه گذاری بر منابع مادی و معنوی داخل) و برون گرایی (مد نظر قراردادن شرایط و معادلات جهانی) است، هدفش افزایش اقتدار سیاسی اقتصادی و نیز کاهش "وابستگی" به جهت کاهش آسیب پذیری در برابر انواع تحریم ها و نوسانات است، نه کاهش "پیوستگی" تجاری با دیگر کشورها.

آنچه که از آن با عنوان ارکان و الزامات اقتصاد مقاومتی نام برده می شود، همچون تکیه بر مشارکت مردمی، نقش آفرینی شرکت های دانش بنیان، پرهیز از اسراف، مدیریت مصرف، تقویت تولید ملی و حمایت از کار و کالای ایرانی، تمرکز بر منابع مالیاتی، اجتناب از خام فروشی نفت و غیره، اگر چه صحیح است اما مختص اقتصاد مقاومتی نیست و در اقتصادهای وابسته نیز این موارد به عنوان "بدیهیات" لازم الرعایه است. در واقع موارد مذکور ابتدائیات نه یک اقتصاد مقاوم که یک اقتصاد سالم و غیر بیمار است.

۲. با این توضیح باید گفت ویژگی و شاخصه‌ی اصلی اقتصاد مقاومتی، خودکفایی در "کالاهای استراتژیک" است و برای مصونیت از نوسانات طبیعی و نیز خلع ید دشمن نسبت به اهرم فشار اقتصادی، می بایست کالاهای استراتژیک که قطع دسترسی به آن موجب زوال و فروپاشی کشورها است و وجودش موجب تداوم بقا، و تولیدش موجب برتری کشورها در معادلات نظام بین الملل می گردد، در داخل تولید شود و یا حداقل ظرفیت تولید آن به فعلیت رسیده و آماده بهره برداری در موارد ضروری باشد. پس مقصود تولید همه‌ی کالاهای مورد نیاز -که نه معقول و نه ممکن است- نیست.

۳. ارزش کالاهای استراتژیک به زمان، مکان، موقعیت کشور و زمینه فعالیت بستگی دارد. چنانچه ارزش استراتژیک گاز و آب در زمستان به ترتیب افزایش و کاهش پیدا می کند.

با تعریف ارائه شده از کالاهای راهبردی، موارد آن را بدون قید حصر می توان چنین برشمرد:

مواد و مصالح: سیمان، فولاد، آلومینیوم، سنگ آهن.

خوراک: آب، گندم، برنج، ذرت، سیب زمینی، کنجاله.

حامل های انرژی: برق، نفت، گاز، بنزین.

تسلیحات نظامی: موشک های بالستیک، پدافند موشکی، سلاح های نامتعارف اعم از هسته ای و غیر هسته ای.

هسته ای: آب سنگین، چرخه کامل غنی سازی.

سایبر: مالکیت و مدیریت شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجوگر.

علوم: علوم پایه، علوم انسانی، نانو، هسته ای، مکانیک، هوا فضا.

با بررسی موارد فوق می توان دریافت که آب، گندم، برق و بنزین را می توان در صدر کالاهای راهبردی دانست چرا که همیشه و همه جا ضرورتی حیاتی دارند.

۴. مهمترین چالش در اقتصاد مقاومتی موضوع هزینه های مقاوم سازی و دست شستن از صرفه‌ی مالی مزیت های نسبی در تجارت است که این اختلاف نظر، به جهان بینی سیاسی دولت مردان و اهداف آنان بر می گردد.

در واقع تفاوت اندیشه اقتصادی با اندیشه راهبردی در این است که اندیشه اقتصادی تنها یکی از مؤلفه های اندیشه‌ی راهبردی است. چنانچه در اندیشه‌ی اقتصادی صرف، وجود ارتش ها و هزینه های گزاف مالی در تجهیز و تقویت آن، امری منفی تلقی می شود اما در اندیشه راهبردی، تقویت و تجهیز قوای نظامی بر هر چیز اولویت دارد چرا که به اذعان استراتژیست ها و تصریح رهبر انقلاب اگر امنیت نباشد، هیچ چیز نیست.

۵. با دقت در نام گذاری های سال از ۷۸ تاکنون توسط رهبری و اختصاص بیشترین عناوین به موضوعات اقتصادی (۱۰ مورد از مجموع ۲۰ مورد) در می یابیم همزمان با دور گسترده تحریم های شورای امنیت و آمریکا بعد از سال ۸۸، نام گذاری سال های اخیر مستقیما به عناوین اقتصادی معطوف گشت: "حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف" (۸۸)، "همت مضاعف کار مضاعف" (۸۹)، "جهاد اقتصادی" (۹۰)، "تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه‌‌ی ایرانى" (۹۱)، "حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" (۹۲)، "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" (۹۳)، "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" (۹۵)، "اقتصاد مقاومتی، تولید-اشتغال" (۹۶) و اکنون (۹۷) "حمایت از کالای ایرانی".

این درحالی است که بررسی کلید واژه‌ی اقتصاد مقاومتی در مجموع گفتار و نوشتار ایشان از ابتدای سال ۸۹ تا پایان ۹۳ نشان می دهد، این واژه جمعا ۱۶۰۶۵ بار تکرار شده است که تعداد آن در سال ۹۲ به تنهایی ۷۲۷۳ بوده است.

جالب توجه آنکه فارغ از این کمیت بی سابقه، کیفیت طرح آن نیز در خور توجه است به نحوی که این موضوع به عنوان سیاست کلی نظام ابلاغ گردید و از طرف دیگر شخصا هیچ موضوعی را در ذهن ندارم که معظم له تا این حد با ذکر جزئیات و حتی ارائه‌ی راه و روش اجرای آن، موضوع را ترسیم نموده باشند، به طوری که در حال حاضر تنها حلقه‌ی مفقوده‌ی عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی، اراده مسئولان است.


پی نوشت ها:

۱. سیاست های کلی و ابلاغی اقتصاد مقاومتی: 

farsi.khamenei.ir/news-content?id=25370

۲. ماهیت شناسی اقتصاد مقاومتی و پاسخ به شبهات در این خصوص: 

farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26023

۳. نمودار جامع تلفیقی از مجموعه بیانات در خصوص اقتصاد مقاومتی در دو فصل «ارکان» و «سیاست های کلی»:

 farsi.khamenei.ir/roadmap-content?id=29691