احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهانگیری» ثبت شده است

اخیرا دیدم سایت توقیف شده جهان نیوز لیست مبسوط و مستندی از مفاسد اصلاحات و کارگزاران منتشر کرده بود[۱] که اگر آن را به موارد زیر اضافه کنیم فهرست نسبتا کاملی از مفاسد کلان اقتصادی در معرض قضاوت عموم قرار خواهد گرفت.
نکته قابل توجه آنکه در این میان رد پای خانواده هاشمی کم‌وبیش در تقریبا تمام این مفاسد مشهود است:

میرحسین موسوی اکنون در ویلایی ۱۰۱۱ متری زندگی می‌کند. وی این منزل را زمان نخست وزیری در اختیار داشت و پس از آن به درخواست او و با موافقت رئیس جمهور وقت (هاشمی) این خانه به یک هفتادم قیمت روز به وی واگذار می‌شود!

در موضوع موسوم به «دکل نفتی گم شده» نام فرزند یکی از وزرای دولت خاتمی در میان بود.

ماجرای فیش‌های نجومی ۳۷۹ مدیر این دولت و توجیه روحانی در ابتدا و دفاع جهانگیری که گفته بود «بانک‌ها مظلوم اند» و نوبخت که گفت «این‌ها ذخیره‌های نظام‌اند» قابل توجه است.
جالب آنکه در فاصله سال‌های ۸۹ تا ۹۳ اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی و مسئول برخورد با مفاسد اقتصادی و حقوق‌های نجومی، به همراه دیگر اعضای هیئت مدیره شرکت سیمان تهران، جمعا ۸۶۵ میلیون تومان پاداش دریافت نموده‌اند.

تاسیس صرافی بدون مجوز در زمان اوج نوسانات ارزی توسط حسین فریدون و شریکش (علی صدقی، رئیس نجومی خوار بانک رفاه) موضوع ناپیدایی نیست.

اختلاس ۸۰۰ میلیارد تومانی باند سرخه در دولت کنونی و ارتباطش به فریدون نیز جالب است.

وقف دانشگاه آزاد به ارزش ۲۵۰ هزار میلیارد تومان (با احتساب دلار هزار تومانی در سال ۸۸ معادل ۲۵۰ میلیارد دلار) توسط هیات امنای دانشگاه (هاشمی، میرحسین موسوی، حسن مصطفوی و جاسبی) درحالی صورت گرفت که در دولت قبل دست این افراد از این دانشگاه متعلق به بیت المال کوتاه شد و درنتیجه تصمیم گرفتند در وقفی نامشروع خود را متولی وقف قرار داده و سهمی به ظاهر قانونی را به عنوان متولی از این بابت از درآمدهای کلان دانشگاه برداشت نمایند که با مانعیت مقام معظم رهبری، این طرح شوم خنثی گردید.

در آخرین نمونه از اختلاس‌های کلان دولت روحانی، ۸۰۰۰ میلیارد تومان از صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان اختلاس شد که حدود نیمی از آن (۳۸۰۰ میلیارد تومان) تنها سهم شخص مدیر عامل بود.

در توضیح آنچه به دولت دهم منسوب می‌کنند باید گفت بابک زنجانی به اذعان خودش از رانندگی رئیس بانک مرکزی دولت هاشمی به مسئولیت خطیر توزیع ارز در کشور رسید و شد آنچه شد! جالب آنکه وی در انتخابات ۹۲ کمکی بلاعوض و ۵ میلیارد تومانی به ستاد روحانی نمود و دو نوبت مورد تقدیر اکبر هاشمی و حسن روحانی قرار گرفت. حال با توجه به امکانی که برای او در فروش نفت محیا بود، در دولت دهم فروش بخشی از نفت به کشورهای دیگر در زمان تحریم به وی واگذار شد که همین امر مستمسک نسبت دادن مفاسد وی به دولت دهم گشت.

فساد بانکی ۳۰۰۰ میلیارد تومانی که مربوط به شرکت امیر منصور آریا است، اختلاسی متعلق به بخش خصوصی بود که به برکت نظام اسلامی، عامل آن اعدام شد و ۵۰۰۰ میلیارد تومان از اموال وی (۲۰۰۰ میلیارد تومان بیش از آنچه برداشته بود) مصادره گردید. خاوری، رئیس وقت بانک ملی نیز که در این فساد مشارکت داشت، از مدیران بانکی بود که نسبت فکری‌اش با هاشمی و حمایت انتخاباتی از او در سال ۸۴ موضوع پنهانی نیست.

فساد رحیمی در پرونده بیمه مربوط به زمان قبل از معاون اولی وی بود، و البته وقتی احمدی نژاد در اقدامی سهل انگارانه او را به عنوان معاون اول برگزید، اصولگریان بسیاری انتقاد کردند که چرا یک مهره هاشمی (استاندار کردستان در زمان هاشمی) که متهم به فساد اقتصادی است را در دولت خود آن هم در این سمت منصوب کرده است. جالب آنکه احمدی نژاد تا روز آخر دولتش مانع برخورد قضایی با رحیمی شد و دست درازی به کابینه را خط قرمز خود نامید.

کمتر از ۷۰۰ میلیارد دلار (رقم دقیق ۶۲۳ میلیارد دلار) درآمد نفت ایران در ۸ سال احمدی نژاد، که عده‌ای آن را با سوال «این پول ها کجا رفت؟» طوری وانمود می‌کنند که انگار دزدیه شده است، صرف هزاران پروژه ملی و استانی و بودجه جاری و عمرانی کشور شد که شرح هزینه‌کرد این مبالغ به صورت تفکیکی قابل مشاهده است.


۱. jahannews.com/report/339206
۲. rajanews.com/news/250569

 

* نگاشته شده در ۹۵/۷/۱

دریافت فایل PDF گالری تصاویر دیپلماسی حقارت آمیز دولت یازدهم

تلخند زلزله

🔹 توی خونه بمونیم از زلزله می میریم، بیاییم بیرون از آلودگی هوا. خدایا شکرت :)

🔹 شماره حسابم رو اعلام می کنم، برای کمک به زلزله زدگان بی پناه تهرانی که اگه زلزله اومد دیگه معطل نشیم، سریع کار رو شروع کنیم :)

🔹 آقای جهانگیری! منزل من مسکن مهر نیست، لطفا اگر فروریخت، کمک مون کن به جای فحش دادن به دولت قبل

🔹 از نکات مهم پس از زلزله: نصب تابلوی «ورود با کفش ممنوع» جلوی چادر!

🔹 الان روحانی میگه: چرا از دولت توقع دارید در برابر زلزله کاری بکنه، برید ببینید پکن و مکزیکوسیتی چه خبره.

🔹 مهمترین دغدغه ام بعد از زلزله اینه که بین دریافت کانکس و یا آب و کنسرو کدوم رو انتخاب کنم؟

آهان! یادم نبود که مستأجرم و به من کانکس تعلق نمی گیره، همون دومی بهتره :)

🔹 تا حواسا به زلزله است، دوباره گرون کنیم: بنزین ۲۰۰۰ تومان، عوارض خروج ۵۰۰ هزار تومان. علی برکت الله

🔹 با زلزله تهران شنیده شده آخوندی فعلا ترجیح داده بره کرمانشاه به مردم اونجا سر بزنه، ابتکار هم یادش افتاده یک همایش داره برگزار میشه تو فرانسه که لازمه خودش رو برسونه، ظریف هم برای تقویت روابط، به کومور سفر کرده.

🔹 روحانی در سخنرانی: ما تا آخرین قطره خون در کنار مردم قهرمان تهران خواهیم ایستاد...

(ساعت پرواز خود و خانواده اش به جزیره کیش را چک می کند)

🔹 زلزله در تهران تنها بلاییه که حقیقتا مسئولان دولت رو داغدار میکنه. بالاخره این همه برج و ویلا دارن، خراب بشه خییییلی ضرره!

🔹 در هر زلزله همیشه چهار نظریه ثابت رو می شنویم:

به خاطر گسله

به دلیل رواج فساده

به علت هارپه

تقصیر دولت قبله!


نظرات و مناظرات

نظرات برخط اینجانب در خصوص مناظرات سه گانه انتخاباتی


مناظره اول:


در هر انتخابات ریاست جمهوری، ناگزیر یک #ولایتی داریم که رسالتش کمک به پیروزی جناح لیبرال است.

 ۸۸ محسن رضایی، ۹۲ ولایتی و اکنون در ۹۶ هم علی عسکری!


گل اول را روحانی قبل از مناظره زد: آخر از همه آمد تا همه به احترامش بلند شوند.


در مناظره اول، دو نفر دخل روحانی را آوردند:

قالیباف که طشت رسوایی روحانی را انداخت و جهانگیری که روحانی را عملا به کاندیدای پوششی خود بدل کرد.


قالیباف امروز نه یکبار، که ده بار انتقام مناظره ۹۲ را از روحانی گرفت.


برآوردها از واکنش افکار عمومی به مناظره اول نشان می دهد:

۱. جهانگیری بخشی از آراء روحانی را به سود خود مصادره کرد.

۲. قالیباف با ظاهر شدن در کسوت جنجالی ترین کاندیدا، اولا افکار عمومی را شیفته صحبت های چالشی خود نمود و به این طریق بر مخاطبان دیگر برنامه های زنده و ضبطی خود خواهد افزود، ثانیا با قراردادن خود در برابر دوگانه روحانی_جهانگیری، خود را به عنوان بدیل اصلی دولت کنونی و قطب مخالف آن مطرح نمود، ثالثا نظر مثبت بخشی از حامیان رئیسی را نیز متوجه خود کرد.

۳. رئیسی اما در کسوت حامی بی چون و چرای مستضعفین ظاهر شد، و با زبان آمار و لحنی ملایم، اولا بیشترین توفیق را در جلب آراء خاکستری داشت و ثانیا موج تهمت و تخریب ضد انقلاب را نیز تا حدود زیادی خنثی کرد. بنابراین در زد و خورد قالیباف با روحانی_جهانگیری، این رئیسی بود که خواسته یا ناخواسته در کسوت کاندیدای فراجناحی و معتدل قرار گرفت.

۴. نتیجه آنکه در مناظره اخیر، بر سبد آراء آقایان رئیسی، قالیباف و جهانگیری افزوده، و از سبد رأی روحانی کاسته شد.


مناظره دوم:


۱. حرکت شبهه برانگیز حیدری، مجری میتینگ انتخاباتی روحانی، شاید چالشی ترین موضوع مناظره بود.

۲. هاشمی طبا همچنان در اوت سیر می کرد و البته ناخواسته با طرح موضوع کرسنت، گل به خودی زد.

۳. میرسلیم خوش درخشید و نقدهای جانانه ای نسبت به دولت و شخص روحانی مطرح کرد.

۴. قالیباف طبق معمول طوفانی ظاهر شد اما در ادامه آنچه بیشتر به چشم می آمد میرسلیم بود.

۵. رئیسی چالشی تر از قبل صحبت کرد و همچنان مرد متانت و منطق بود.

۶. جهانگیری با متن خوانی البته پر ایراد و با تپق های بسیار خود، بیش از پیش بر هویت پوششی خویش تاکید کرد، گل به خودی اساسی نیز جایی بود که برای دختر وزیر مظلوم نمایی نمود.

۷. روحانی اما در مجموع متوسط ظاهر شد، انشای خوبی خواند و انتقادات بسیاری نیز شنید. هنگام شنیدن انتقاد یادش داده بودند که پوزخند استهزائی بزند و در پایان نیز با ژست پیروزی از استودیو خارج شود. 

جالب آنکه به قاعده «الغریق یتشبث بکل حشیش» بار دیگر نشان داد برای بقاء حاضر است به هر خدعه و حیله ای متوسل شود، از طرح مسئله تفرقه انگیز اهل سنت تا بحث مقصر نمایی توان موشکی و دفاعی، در توجیه ناکارآمدی برجام که البته اشاره غیر مستقیمی به موضوع اسرائیل نیز بود.

خدا رحم کند به ملتی که در هر دو صورت برد و باخت رئیس جمهورش، فتنه ای پیش رو دارد.


 مناظره سوم:


گویا حسن روحانی دریافته اظهارات تندش در همدان بازخورد منفی زیادی داشته، داد و فریاد را به جهانگیری با تاریخ مصرف مشخص سپردند تا روحانی فرصت داشته باشد با لحن آرام، وجهه خود را ترمیم کند.


حملات جهانگیری، با ضد حمله های قالیباف و رئیسی تاکنون به ضرر خودشان تمام شد. یکی زدند، دو تا خوردند.

انکار دریافت پاداش نجومی توسط جهانگیری خطای استراتژیکش بود خصوصا که آن را شاخص صحت سنجی سخنان قالیباف قرار داد. مناظره سوم، آخرین عرصه رویارویی کاندیداها هست، درست، اما امروز فردایی هم دارد. اسناد دریافت پاداش های نجومی جهانگیری و برادرش و سند دریافت ملک نجومی به ثمن بخس همین الان فضای مجازی را پر کرده است.


به آقایان روحانی و جناب پوششی یاد داده اند، با ربط و بی ربط پوزخند بزنند. گویی ابتدا لبخندی بودند که به مرور رشد کردند و دست و پا درآوردند!


فساد فساد است، املاک نجومی در شهرداری توجیه ندارد، اما طرحش توسط جهانگیری و روحانی حتما تعجب دارد!


جهانگیری پوششی روحانی است و هاشمی طبا هم پوششی جهانگیری، بیچاره هاشمی طبا، برای خودش وزیر بود روزی!


درحالیکه روحانی با برنامه قبلی جهانگیری را وارد گود کرده و هاشمی طبا را در هماهنگی بعدی به خدمت گرفته، اما به برکت #جمنا امثال ضرغامی از ورود به انتخابات و بیان واقعیات منع شدند. رئیسی هیچ گاه وارد جمنا نشد، جلیلی هیچگاه سازوکارش را نپذیرفت، میرسلیم هم گفت که کاری به کارشان ندارد، دیگر گزینه ها هم تایید صلاحیت نشدند. یک جمنا ماند و یک قالیباف که با جمنا یا بی آن به صحنه می آمد.

جمنا با آن همه سروصدا تا زمان ثبت نام ها آمد، اما الان سر در گریبان سکوت دارد. اینکه الان آن صف طویل نامزدها چه می کنند را نمی دانم. کاش فعال تر شوند و اگر هستند رسانه ای تر شوند.

حیله همیشگی روحانی که در این مناظره نیز به کار برد، اتهام زنی توأم با مبهم گویی است، آنچنان که مردم متوجه نشوند که چه می گوید تا پاسخ را با اتهام تطبیق دهند. به عکس دیگر نامزدها که مفاسد دولت را دقیق و با ذکر اعداد و ارقام فریاد می زنند.


روحانی بعد از چند ساعت پوزخند مصنوعی، بی ادبانه و مزورانه، در آخرین فرصت سخن، رسما قات زد!

ادبیات سخیف و #لوله_ای که نسخه ۹۶ و تکراری همان #گازانبر ۹۲ بود، نشان داد دولت برای بقا، برگی جز بازی با واژه ها ندارد.


نظرسنجی ها نشان خواهد داد، فارغ از سرریز آراء خاکستری به سبد آقایان رئیسی، قالیباف و میرسلیم، بخشی از حامیان روحانی نیز در آخرین مناظره از او بریدند. اگر اتفاق خاصی تا روز انتخابات نیفتد، روحانی با رتبه اول یا دوم به دور دوم خواهد رفت.


تفاوت بارز در رویکرد آقایان رئیسی و قالیباف در این بود که رئیسی دولت را نقد می کرد و قالیباف رئیس دولت و معاون اول او را.

تفاوت بارز در رویکرد روحانی و جهانگیری در مناظره سوم هم این بود که جهانگیری در مقام حمله کننده، رقبا را نقد می کرد و روحانی از عملکرد دولتش دفاع می کرد.

میرسلیم و هاشمی طبا هم رویکردی بینابینی داشتند.

ترامپ و حامیانش

آن سوی عالم، ترامپ در ایام تبلیغات گفته بود «طرفدارانم آنقدر به من وفادارند که اگر در روز روشن آدم بکشم دست از حمایت بر نمی دارند». در این سو نیز برخی طرفداران روحانی پس از سه دور مناظره عملا اثبات کردند واکنش همیشگی شان در برابر رسوایی مفاسدِ رئیس «قبیله» چنین است که در بدو طرح مفسده ای، آن را تکذیب می کنند، بعد که تبیین شود، تشکیک می کنند و نهایتا وقتی اثبات گردد، توجیه می نمایند!

طرفداران روحانی آنقدر قدرت هاضمه شان قوی است که به راحتی کلکسیون ناکارآمدی دولت و مسائل اثبات شده ای چون تقلب نجومی در تحصیلات، رانت نجومی در ملک، ارتباط مستمر با جن گیران، رکود فراگیر و بی سابقه، بن بست برجام و دو جین دروغ رسوا شده رئیس جمهور را می بینند و ککشان هم نمی گزد، همچنان که اسناد دریافت پاداش و ملک نجومی جهانگیری و دروغ های عجیب و آشکار جناب معاون اول را مشاهده کردند و به روی خود نیاوردند!

اینکه اینها اصولا از چه قماشی اند را نمی دانم! بعید می دانم عموما نفعی از مفاسد اقتصادی دولت برده باشند که بخواهم تحلیل کنم شریک دزد اند. بعید هم می دانم که از اقوام و آشنایان رئیس جمهور و یا کابینه باشند؛ هرچه باشد چند میلیون نفرند!

در تحلیل این پدیده، آنچه به نظر اینجانب می رسد، چند مؤلفه است که عموم طرفداران روحانی و به عبارت بهتر «طرفدار ماندگان» او بدان مبتلا هستند:

1- ارزش دانستنِ کم نیاوردن و وفادار ماندن در هر شرایطی. اینان کسانی اند که هویت خود را در آبی و قرمز عرصه سیاست تعریف کرده اند که هرچقدر بیشتر و بلندتر هورا بکشند، پررنگ تر اند!

2- اصالت السکس برای برخی. یعنی اینکه کسانی را بر مسند قدرت می پسندند که رهایی جنسی را تضمین و ترویج کنند. برای اینها مهم نیست در کرسنت حداقل 14 میلیارد دلار به ایران و ایرانی خسارت وارد شده، کنسرت شان به راه باشد کفایت می کند، نان برای اینان موضوعیت ندارد، واجب تر از نانی دارند که صبح تا شب در پی آن در خیابان ها پرسه می زنند.

3- هراس از رقیب و پناه بردن به اژدها از ترس مار. اینها کسانی اند که آدرس غلط دولت مبنی بر اینکه اگر غیر از ما برسرکار بودند، ایران به بلایا و مصائب ونزوئلا، عراق، لیبی و سوریه دچار می شد را باور کرده اند، اینکه نمودار و آمار اقتصادی و تاریخ و تجربه سیاسی چه می گوید مهم نیست!

4- باور نمودن دست آورد سازی های دولت. اینان نیز کسانی اند که گمان می کنند وضع اقتصاد خوب شده است اگرچه وضع خودشان خراب باشد، باور کرده اند روابط با جهان غرب و عرب بهبود یافته، حتی اگر عربستان و نوچه اش امارات هر روز علیه ایران زوزه بکشند و آمریکا بی وقفه چماق تهدید و تحقیر و تحریم را بر سر ایران بکوبد. همینکه آلبوم عکس رئیس جمهور مزین به تصاویر رنگارنگ دیدار توأم با تحقیر مقامات اروپایی باشد، مع الاسف بر اثر غرب زدگی حادی که دچارش هستند، برای شان یک دست آورد است. یک بار زحمت نداده اند از خود بپرسند نتیجه این سفرهای لوکس از جیب ملت تا کنون چه بوده؟ چرا سرمایه گذاری خارجی در پسا برجام کمتر از نصف شده؟ و کدام محصول استراتژیک به کشور راه یافته؟ اینان گمان کرده اند صرف قرار گرفتن قدرت های جهان رو در روی ایران، یک دست آورد است، حال در این معمله و رویارویی چه دادند و چه گرفتند اساسا مهم نیست!