احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۶۱ مطلب با موضوع «رسانه» ثبت شده است

قلاده‌های رها

۱/ سلبریتی‌ها در حالی از سوی دولت با رشوه معافیت از مالیات، عزادار طرح بنزینی دولت خود شدند که از اعضای ثابت محفل پولشویی موسوم به «حراج تهران» هستند و در نهمین دور این حراج در سال ۹۸ جمعا ۴۲.۲ میلیارد تومان گردش مالی چند نقاشی و کاردستی بود که تنها یک قلم ۳.۲ میلیارد خریداری شد!
۹۸/۹/۱۱

 

۲/ عوامل نفوذی و برانداز خطرناک و پرتعداد، اما در اقلیت محض‌اند.
در عصیان یکجا، شناسایی و سرکوب می‌شوند و لذا برای القاء بحران و بن‌بست، با ضربات پی‌درپی زجرکش می‌کنند.
ابتدا سلبریتی‌ها و سیاسیون ورشکسته را برای خط‌شکنی جلو انداخته‌اند تا در وقتش نوبت برخی بیوت و نظامیان نیز برسد.
۹۸/۱۰/۲۳

 

۳/ آن‌هنگام که گفتند و شنیدیم سلبریتی‌ها برای گرفتن نقش در سینما و تلویزیون ‎#تن می‌فروشند، باید انتظار می‌کشیدیم روزی را که با اشاره بیرونی و به طمع دریافت پول و پاسپورت ‎#وطن بفروشند.
چیزی که در این جماعت هرزه و حرام خوار وجود ندارد، عرق ملی و شرافت است.
مالیات‌تان را بدهید و بروید.
۹۸/۱۰/۲۴

 

۴/ ‏یادتان هست سلبریتی‌های بی‌وطن از مردم کشورمان خواسته بودند گوش‌پاک‌کن را آغشته به بزاق دهان‌شان کنند و برای تکمیل بانک ژنتیک ایرانیان ارسال کنند؟
نتیجه بانک ژنتیک دیروز را در جنگ بیولوژیک امروز ببینید.
۹۸/۱۲/۲۳

 

۵/ اگر گمان میکنید کاسبانی چون یاشار سلطانی، مهناز افشار و وریا غفوری، خودجوش شیطنت دوقطبی‌سازی واکسن را آغاز کرده‌اند، سخت در اشتباهید.
پدرخوانده‌های عملیات روانی در تطمیع با پول و پاسپورت، کلکسیونی از سلبریتی‌ها را برای رهاسازی و خطشکنی آماده دارند تا نوبت حملات گسترده‌تر هم برسد.
۹۹/۱۱/۱۰

 

۶/ آنچه فعلا می‌بینید، نوک کوه یخ است؛ نه همه این قماش [سلبریتی‌ها]، فعلا عنادشان را علنی کرده‌اند و نه آن‌هایی که تاکنون به‌خط شده‌اند، همه منویات خود را بیرون ریخته‌اند.
لشکری از سلبریتی‌ها، سیاسیون، روحانیون و نظامیان فاسد، در آماده‌باش حمله به ارکان نظام هستند.
اگر می‌بینید فعلا خبری نیست، هنوز دستور عملیات نرسیده است.
۹۹/۱۱/۱۷

 

۷/ ریکی جرویز، کمدین و مجری جشنواره سینمایی گلدن‌گلوب: شما بازیگران حتی اگر داعش به شما پیشنهاد بازی بدهد قبول می‌کنید... شما درمورد هیچ چیزی صلاحیت ندارید سخنرانی کنید. حتی به اندازه یک بچه محصل هم سواد ندارید. پس لطفاً بیایید بالا، جایزه‌تان را بگیرید و گورتان را گم کنید و بروید.
۱۴۰۰/۱/۹

 

۸/ هدف ضدانقلاب از جنگ اعصاب علیه پرویز پرستویی، فراتر از شخص او و ایجاد انگاره و محاسبه «لزوم فاصله‌گذاری با نظام» در میان تمام سلبریتی‌هایی است که سودای تابعیت، مهاجرت یا مسافرت دارند.
حداکثرسازی هزینه‌های همسوییِ حداقلی با نظام در عموم هنرمندان و ورزشکاران، علت لگدپرانی‌های اخیر به پرستویی است.
۱۴۰۱/۲/۱۰

 

۹/ تطمیع با پول و پاسپورت برای این حد از درندگی و خط‌شکنی [وریا غفوری] در داخل کافی نیست؛ متاسفانه تصور مصونیت نیز وجود دارد به اعتبار:
سلبریتی بودن آن‌هم از گونه فوتبال با هواداران خشن و تجمعات استادیومی
پشتوانه مذهبی و قومیتی
حمایت سیاسی-رسانه‌ای ضدانقلاب
و پشتیبانی فیفا در گروگیری فوتبال ایران
۱۴۰۱/۲/۳۰

 

۱۰/ با چاشنی عصبانیت و فحاشی، تقریبا تمام ظرفیت فیک‌های سایبری منافقین به‌خط شدند برای وزن دادن تصنعی به گزینه مطلوب [در نظرسنجی توییتری] و حمایت از ‎#وریا_غفوری غافل از آنکه همین تقلای هماهنگ دقیقا اثبات کننده مأموریت ویژه‌ای است که برای او تعریف کرده‌اند.
الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء
۱۴۰۱/۲/۳۱

 

۱۱/ اسبی را زین نمی‌کنند، مگر آنکه بخواهند سوارش شوند.
دیروز اصغر فرهادی، امروز زهرا امیرابراهیمی که او را برخاسته از آتش و خاکستر توصیف کرده‌اند تا نمادی شود برای پروژه #ققنوس که شرح آن را پیشتر نوشتم.
متن از پیش آماده‌ای که در تضاد محض با ژست غافلگیری از انتخاب شدن بود نیز به‌کنار!
۱۴۰۱/۳/۸

 

۱۲/ از پیوند زدن غائله ‎#آبادان به فتنه ‎#آبان و رزمایش‌های اخیر سلبریتی‌ها، آشکار است که این عناصر در آب‌نمک خوابانده را هم به زودی وارد کارزار مقابله با نظام می‌کنند.
اهانت‌ به امام رضا(ع) باید چون ۹دی دیگری منجر به تصفیه تروریست‌های فرهنگی از سیما و سینما شود.
۱۴۰۱/۳/۱۰

 

۱۳/ ورود هماهنگ و سفارشی سلبریتی‌های سفارتی به فاز سیاسی-امنیتی [در پروژه-بیانیه #تفنگترازمین_بگذار کلید خورده است].
۱۴۰۱/۳/۱۱

 

۱۴/ پیشتر نوشته بودم هجمه منافقین به پرستویی برای زهرچشم گرفتن از سلبریتی‌ها و الزام‌شان به فاصله‌گذاری بیشتر با نظام است.
حاصل فشار دیروز بر محور ‎#آبان را امروز دارند در موضوع ‎#آبادان می‌چینند.
هزینه عدم همراهی؟
لجن‌مال شدن در لجن‌زار سینما و سلب امکان مسافرت و سکونت در کانادا و آمریکا.
۱۴۰۱/۳/۱۲

۱/ ‏آتش‌افروزی و انفجار در واحدهای صنعتی، ناشی از هجوم عوامل خارج از مجموعه نیست، خرابکاری عوامل خودفروخته داخل واحدها است که به واسطه حضور در شبکه‌های اجتماعی خارجی، از جانب سرورهای مرتبط با سرویس‌ها، شناسایی و شکار شده‌اند.
فصل برداشت از اطلاعات مسروقه کاربران ایرانی فرا رسیده است.

۲/ ‏تا وقتی وسایل ارتباطی-الکترونیکی در منزل یا محل کار دانشمندان و مقامات جمهوری اسلامی وجود دارد، و بدتر از آن تا زمانی که انواع اپلیکیشن و پیام‌رسان‌های خارجی روی گوشی خود یا خانواده‌های‌شان نصب است، حراست از اخبار و اسرار کشور و حفاظت از جان مسؤلان لشکری و کشوری، یک شوخی تلخ است.

۳/ ‏مسؤلین محترم نظامی و حفاظتی!
دیگر کدام تأسیسات حساس و کدام چهره نظامی یا هسته‌ای باید سوژه خرابکاری و ترور قرار بگیرد تا به خودتان بیایید؟!
به چه حقی چهره عوامل مرتبط با یک پروژه را ولو با چهره ماسک زده یا تار شده جلوی دوربین می‌آورید؟ فارغ از آن‌هایی که همین اندک را نیز ندارند!

۴/ ‏گزارش ارسالی ۱خرداد از تعمیر اف۱۴ و عوامل فنی را دیده‌اید؟
خبر ۳خرداد و سقوط جت دیگری که حتی خلبانان آن امکان اجکت کردن را نداشتند را شنیده‌اید؟
آیا نمی‌دانید به‌ازای «هر» فرد مرتبط با پروژه‌های حساس که نشان می‌دهید، یک «فایل» برای او در موساد و دیگر سرویس‌های دشمن باز کرده‌اید؟!

۵/ ‏یک باگ شایع در حوزه حفاظت اطلاعات آن است که بسیاری از ارگان‌های حساس و کادرشان از «واتساپ» به عنوان بستر انتقال پیام استفاده می‌کنند!
در مقام بیان بدیهیات عرض می‌شود که هرچند این پیام‌رسان از دسترسی اغیار مصون است اما تمام اطلاعات آن کف دست Meta و دوگانه NSA و CIA است.
افلا تعقلون!

نکه طی یک سال شاهد سه پدیده بی‌سابقه فرهنگیِ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی»، برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» و سرود «سلام فرمانده» هستیم، نوید بخش درپیش بودن عصر جدیدی از شاهکارهای هنری است.

پیش‌تر راجع به «موقعیت مهدی»‌ و «زندگی پس از زندگی» یادداشت کوتاهی را منتشر کردم و اکنون رشته‌ی کلام را به «سلام فرمانده» و وجوه جذابیت و فراگیری آن اختصاص می‌دهم و اینکه چرا ضجّه دشمن را چنین درآورده است.

وجوه جذابیت سرود را باید در سه عنصر «شکل»، «متن» و «فرامتن‌» جستجو نمود.

شکل کار به صوت و موسیقی دلنشین آن برمی‌گردد و اینکه ترکیبی از حس «حزن»، «حماسه» و «امید» است. همخوانی موجود در سرود، خروش بیشتر عواطف را موجب شده؛ صحبت از «من» در کنار «او» رابطه احساسی دوسویه‌ای ایجاد کرده؛ و حضور و صدای کودکان، علاوه‌بر آنکه مخاطب سنی سرود را به همه دهه‌ها گسترش داده، موضوع را از مجرای «کودک» به «فطرت» پیوند زده است.

متن یعنی تک‌تک مضامین معنوی و عبارات عالی آن از علقه عیان و نهان مخاطب نسبت به اشخاص و معارف محبوب و شناخته شده کدگشایی کرده است. در اینجا حسی ساخته نمی‌شود، بلکه گسل‌های احساس مخاطب نسبت به عمیق‌ترین بخش اعتقادات و‌ احساسات او فعال می‌گردد: امام زمان، رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی.

در این خصوص ناگفته پیداست در شرایطی که بیشترین تزریق ناامیدی و ستیز سیاسی-فرهنگی با انقلاب اسلامی در جریان است به‌نحوی که شاهد رسوخ موسیقی‌های مبتذل به شبکه مدارس نیز بوده‌ایم، اقبال رو به گسترش آحاد ملت نسبت به سرودی که مصداق بارز اسلام انقلابی است و آشکارا از همراهی و همسویی با «نظام» و «سیدعلی» می‌گوید، چقدر برنامه‌های دشمن را خصوصا نسبت به نسل جدید مختل کرده، مضافا که تجمعات و همخوانی‌های انبوه جمعیت‌های خودجوش این سرود در سراسر کشور وقتی با تلاش کنونی دشمن در گردآوری چندصد نفر از نیروهای سازمان‌دهی شده خود در برخی نقاط مقایسه می‌شود، آبرویی برای‌شان نمی‌گذارد!

فرامتن این اقبال نیز به شرایط کلی اجتماعی جهان برمی‌گردد. وضعیت خاص کنونی و بروز بلایایی چون بیماری، جنگ و قحطی، موعود خواهی را افزایش داده و از این حیث در این ملاحم و فتن آخرالزمان، مضامین مهدوی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و می‌گیرد.

گزیده عرایض اینجانب در نشست علمی عملیات روانی در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی مورخ ۱۴۰۱/۲/۲۶ به نقل از پایگاه خبری عطنا

 

دکتر قدیری در این نشست با تأکید بر اینکه تکنیک‌های عملیات روانی قالب‌های ارائه هدفمند اطلاعات است، گفت: این ترفندها و تکنیک‌ها را اگر بخواهیم تشبیه کنیم، همانند آمپول است که فارغ از اینکه محتوای آن چه باشد، به واسطه آن و کارکردی که دارد می‌تواند آن مطلب، انگاره‌ها، تصورات و محتویات را بهتر و بیشتر به داخل ذهن که ناخودآگاه فرد است، تزریق و منتقل کنند.

چهار عملیات اصلی در بحث انگاره‌سازی عبارت است از «کوچک‌نمایی» و «بزرگ‌نمایی» و یک مقدار سخت‌تر از آن یعنی «مثبت‌نمایی» و «منفی‌نمایی». در پاسخ به این سوال که چگونه انگاره‌سازی صورت می‌گیرد، و با چه فرمولی این اتفاق می‌افتد؟ باید گفت اولا این فرمول‌ها واقعیت‌های موجود هستند که آن‌ها را تئوریزه کرده‌ایم؛ یعنی یک واقعیت عینی وجود دارد و ما فقط آن را تبدیل به ادبیات علمی می‌کنیم که در کل ساحت علوم اجتماعی و علوم انسانی نیز به همین نحو است.

یک واقعیت بیرونی به نام روش و فرمول انگاره‌سازی وجود دارد و آن اینکه همان طور که حجم یک شیء مادی را طول و عرض و ارتفاعش تشکیل می‌دهد، ابعاد و حجم یک انگاره و تصویر ذهنی را هم کمیت، کیفیت و رویت می‌سازد.

وی ادامه داد: کمیت عبارت است از تعداد افرادی که پای یک فرد یا موضوع هستند و ابراز نظر می‌کنند. کیفیت نیز عبارت از شدت و حدت بیان و ابراز موضع‌ است. رویت ضریبی است که آن کمیت یا کیفیت در رسانه‌ها می‌گیرد و تعداد مراتبی که توسط افراد مختلف دیده می‌شود. با توجه به مثال ریاضی‌ای که مطرح کردیم باید گفت که گاهی دستتان از طول کوتاه است و نمی‌توانید آن را افزایش دهید و برای افزایش دادن آن عرض یا ارتفاع را افزایش می‌دهید؛ یعنی کمیت مطلوب را نمی‌توانید برای یک موضوع گرد آورید و لذا ضریت رسانه‌ای می‌دهید تا بیشتر رؤیت شود.

وی سپس افزود: در بین ۸۸ تکنیک در عملیات روانی، بنده معتقدم که دو تکنیک بسیار کاربردی‌تر از تکنیک‌های دیگر است و به وفور استفاده می‌شود؛ یکی بحث تعمیم و دیگری تقطیع است. تعمیم را در اتفاقات اخیر زیاد می‌بینیم. مثلا کوچه‌ای در شهری از استان‌های کشور شلوغ می‌شود و شما تیترها را مشاهده می‌کنید که «دزفول به پاخاست» یا حتی فراتر از آن «قیام خوزستان» یا حتی «قیام ایران». پس در این گونه تیترها و هشتگ‌ها ما تعمیم را به شدت می‌بینیم. تقطیع نیز در موضوعات اخیر و به طور کلی همیشه در عرصه خبر وجود داشته است. اینکه اتفاقی می‌افتد و از پله دوم ماجرا را روایت می‌کنند و مثلا در یک کلامی پرسش را نشان نمی‌دهند و پاسخ را بیان می‌کنند و کلام را از موضع خودش تحریف می‌نمایند. در پاسخ به این سوال که تکنیک‌های عملیات روانی کجای دانسته‌های ما را در بحث حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری می‌گیرد، باید گفت چیزی که در ارتباطات می‌خوانید به عنوان ارزش‌های هفتگانه خبری که درست هم هست، آن چیزی است که «باید» باشد. مثلا می‌گویند خبر هرچقدر ارزش‌های خبری‌اش بالاتر باشد، مهم‌تر است و هرچقدر مهم‌تر باشد باید با فونت درشت‌تر و در جای بالاتری در سایت یا روزنامه قرار گیرد. پس اخبار مهم باید تیتر شود. اما لازم است بدانیم آنچه که «هست» یک ساحت و آن چه که «باید» باشد یک ساحت دیگر است و مثلا می‌بینید که یک موضوع کوچک را اساسا تیتر می‌کنند تا بزرگ جلوه دهند. گاهی می‌گوییم آن چه بزرگ است باید تیتر شود، ولی در عملیات روانی می‌گویند آن چیزی را که می‌خواهی بزرگ کنی و اهمیت و ارزش ذاتی ندارد را تبدیل به تیتر کن تا بزرگ جلوه داده شود.

قدیری با اشاره به این که عملیات روانی با احساسات و القاء پیوند دارد، گفت: احساسات یعنی القاء و اینکه یک تصویری در ذهن شما شکل می‌گیرد و به چیزی معتقد می‌شوید و از چیزی خوشتان یا بدتان می‌آید ولی دلیلی برای آن ندارید؛ مثل برجام که یک عده برجام را می‌گفتند بد است و یک عده می‌گفتند که خوب است و در بحث‌های تخصصی که از هر دو طرف پرسیده می‌شد که چرا خوب یا بد است می‌دیدیم که دوطرف اطلاعاتی راجع به این قضیه ندارند. وقتی می‌بینیم برای آن دلیل و منطقی نداریم و نمی‌توانیم آن را توصیف و تبیین کنیم ولی موافق یا مخالف هستیم، بدانیم آن چیزی که در ذهن ما شکل بسته از جنس القاء است و این به‌واسطه همین تکنیک‌های عملیات روانی است. این قضیه به آنجا می‌رسد که در جامعه یک عده تبدیل به براندازان نظام حاکم می‌شوند و یک عده موافق آن و درگیری‌های شدید داخلی به وجود می‌آید و نمونه آن را در به‌فور از جمله در قضیه کشور اوکراین بارها دیده‌ایم.

وی گفت: وقتی مخاطب متوجه می‌شود که تا الان اخباری که می‌خوانده چقدر به صورت نادرست ممکن بود که بر ذهنش نشسته باشد با خود می‌گوید «اگر اینقدر امکان شیطنت‌های خبری وجود دارد طوری که تا الان خلاف آن را متصور بوده‌ام، عرصه خبر را باید رها کنیم» و فکر می‌کند چاره‌ای ندارد و در برابر رسانه تسلیم و منفعل است. اما باید گفت این گونه نیست و این ترفندها و شیطنت‌های خبری را که بیان می‌کنیم برای این نیست که مخاطب مأیوس شود، بلکه برای آن است تا یک خودآگاهی ایجاد نماییم تا مغالطات به ضمیر ناخودآگاه فرد اصابت نکند.

اولین راه مقابله با این ترفندها و تکنیک‌ها شناخت آنها است و این مطالعه فنون به شما آگاهی می‌دهد. اما فارغ از بحث شناخت ترفندها، در کتاب خود تحت عنوان «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و‌ خبر» پانزده راه مشخص را برای مقابله با این حربه‌های خبری پیشنهاد داده‌ایم که از میان آن سه اصل مهم‌تر را در سواد خبری بازگو می‌کنم که اگر فقط همین سه اصل را رعایت کنیم تا حد خیلی زیادی مصون می‌شویم و مورد اصابت انگاره‌های القایی قرار نخواهیم گرفت.

قدیری سپس افزود: اولین مورد استفاده از منابع معتبر خبری است. یکی از مشکلات اساسی که گرفتار آن هستیم گروه زدگی و کانال زدگی است. گاهی مطلبی در کانالی ارسال می‌شود و رفتارشناسی هیجانی مخاطب نیز اثبات کرده است که هیجان زده می‌شویم و می‌خواهیم آن را سریع برای دیگران نیز ارسال کنیم. وقتی می‌گویم اخبار معتبر یعنی رجوع به «خبرگزاری‌»ها، و این کانال‌های چند میلیونی و چند صدهزارتایی تلگرامی اصلا معتبر نیستند. خیلی از کانال‌های اسم و رسم دار در تلگرام را می‌بینیم که در پشت صحنه توسط تنها یک نفر اداره می‌شود، و نمی‌توان به آنها اعتماد کرد چه رسد به کانال‌های کوچکتر و گروه‌های خلق الساعه. البته که رجوع به منابع معتبر کافی نیست و باید به منابع متضاد رجوع کنیم یعنی در کنار دیدن اخبار بی‌بی‌سی، اخبار بیست‌وسی را نیز ببینیم و بالعکس. دیدگاه‌های سیاست‌زده ولی مانع انجام این اصل می‌شود و متأسفانه با دیدگاه.های اینگونه، فرد دارد خودش را محروم می‌کند از نگاه کلان و‌ دوسویه. پس خود را محدود به یک جریان فکری نکنیم و دیدگاه‌های ایدئولوژیک را اینجا وارد نسازیم. مورد سوم نیز عدم اتکا به تیتر اخبار است؛ زیرا درعین آنکه تیتر مهمترین بخش خبر است آلوده‌ترین بخش آن نیز هست و اکثر ما مردم تیتر را می‌خوانیم ولی متن آن را مطالعه نمی‌کنیم. پس یا خبر نخوانید یا اگر می‌خوانید به تیتر اکتفا نکنید و متن را هم بخوانید.

وی در جمع بندی سخنانش گفت: بیشتر ما و دیگر دوستان این ذهنیت را داریم که فقط دشمن این ترفندها را علیه ما به کار می‌گیرد ولی در واقع این یک جریان دوسویه است و دو طرف نسبت به هم به کار می‌برند. ولی اگر محتوای این قالب‌ها محتوای مثبت و صادقانه باشد اتفاقاً به ترویج حقیقت و واقعیت و پیشبرد اهداف درست کمک می‌کند و این را مدنظر داشته باشیم که اولا فقط وجه منفی ندارد و می‌تواند وجه مثبت داشته باشد و ثانیا یک زد و خورد دو طرفه وجود دارد.

درحال حاضر صحبت از جنگ نرم نیست بلکه صحبت از جنگ ترکیبی است. در جنگ ترکیبی هم جبهه‌های متعدد وجود دارد.

اما مخاطب شاخه جنگ روانی از این جنگ ترکیبی، ابدان نیست بلکه اذهان است.

تکنیک‌ها را باید بشناسیم و صرفاً واکنش دفاعی نداشته نباشیم بلکه کنش تهاجمی هم داشته باشیم و فکر نکنیم که بدهکارانی هستیم که باید خودمان را توجیه کنیم و پاسخ دهیم. ساحت دیگر جنگ نرم ساحت تهاجمی و طلبکاری نسبت به جریان‌های مختلف معارض داخلی و خارجی است.

 

atna.atu.ac.ir/fa/news/303859

🔶 نکات پیش‌رو مطالبی است که برای جمعی از مسولان نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در دانشگاه‌های کشور ارائه شد که خلاصه آن برای امکان استفاده همگان، اینجا نیز تقدیم می‌گردد:

🔹در فراخوان به یک همایش، اطلاع رسانی (رویکرد حداقلی) کافی نیست؛ بلکه تبلیغ و ترویج (رویکرد حداکثری) لازم است تا به واسطه تنوع و فراوانی آن، مخاطب به حضور ترغیب شود.

🔹قالب همایش را اگر موضوع آن سیاسی و مناظره‌پذیر است، به صورت مناظره برگزار کنید تا به این واسطه بتوانید مخاطبان و حامیان طرف دیگر مناظره را نیز مستمع صحبت خویش قرار دهید و یک گفتمان را با حضور نماینده آن نقد کنید تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد.

🔹اگر موضوع یک نشست یا همایش مناظره‌پذیر نیست، اینجا نیز حداقل از دو سخنران دعوت نمایید تا اولا تنوع سخنرانان سبب ترغیب بیشتر مخاطبان به حضور شود و ثانیا هم به سبب وقت کمتر اختصاص یافته به سخنرانان و هم به سبب در معرض مقایسه بودن آنان با یکدیگر، غنا و محتوای کلام‌شان ارتقا یابد.

🔹در اعلام زمان یک برنامه، بهترین روش ترغیب مخاطب به حضور، التزام به حداقل دو موج تبلیغی است؛ ابتدا یک هفته پیش از برگزاری به‌جهت فراهم کردن امکان برنامه‌ریزی برای حضور، و سپس یادآوری ترجیحا پیامکیِ آن، چند ساعت قبل از شروع برنامه.

🔹چنین برنامه‌هایی عموما گاهی تا یک ساعت پس از اعلام رسمی آن در اطلاعیه آغاز می‌شود که چون مخاطب این را می‌داند، او هم دیر و حتی در میانه همایش ملحق می‌شود!

برخی نیز به اطلاعیه اعتماد می‌کنند و سر ساعت حضور می‌یابند که نتیجه فقط اتلاف وقت‌شان است.

🔹اینجا بهترین راهکار آن است که براساس اعلام قبلی، ابتدای همایش، سینمایی یا مستند یا کلیپ‌هایی مرتبط با موضوع، پخش و نتایج زیر حاصل گردد:

افزایش جذابیت همایش با افزودن بر تنوع سبد محتوایی آن،

افزایش سطح دانش مخاطب نسبت به موضوع و فراهم آوردن امکان استفاده بهتر و بیشتر از سخنرانی،

جلوگیری از هدررفت وقت حضاری که به موقع آمده‌اند،

آغاز بخش سخنرانی یا مناظره با حداکثر جمعیت.

🔹لازم است مجموعه‌ای از کتب و فیلم‌ها و نرم‌افزارهای فرهنگی موجود باشد که در حاشیه هر مراسم به صورت با/بدون تخفیف عرضه گردد. طبیعتاً مطلوب‌تر آن است که محتوای میز کتاب با موضوع همایش هم‌سنخ باشد.

🔹تا می‌توانید از حواشی و مقدمات برنامه نظیر سرود، تلاوت قرآن، شعرخوانی، خوشامدگویی و نظایر آن کم کنید و فرصت و حوصله مخاطب را صرف محتوای اصلی نمایید.

🔹سقف حوصله مخاطب برای بهترین و جذاب‌ترین نشست‌ها دو ساعت است و در صورت برگزاری برنامه به صورت چند سخنران، برای هر فرد تخصیص مجموعا ۱۵ الی ۳۰ دقیقه کفایت می‌کند؛ هرچند خود او اصرار به زمان بیشتری داشته باشد.

🔹برنامه‌های تبیینی لازم است حتما دو طرفه و به صورت پرسش و پاسخ باشد و این موضوع نیز به عنوان یک وجه جذابیت در پوستر و تبلیغات ذکر گردد.

🔹برای پرسش‌ها حتما هر دو رویکرد کتبی و شفاهی را توامان فراهم آورید. شفاهی برای کسانی که مایلند دیده شوند؛ و کتبی برای کسانی که مایل نیستند هویت‌شان آشکار گردد.

🔹سخنرانان نیز لازم است از بیان آیات و روایات و مَطلع طولانی در ابتدای سخن پرهیز کرده و به یک «بسم‌الله» اکتفا نمایند؛ درغیر این صورت موجب پرش‌ذهنی مخاطب خواهند شد.

🔹همچنین توجه داشته باشند که استفاده از اعداد و ارقام دقیق و مستندات و مطالب جدید و نیز به‌کار بردن ابزار تصویر در ارائه، از وجوه اتقان و جذابیت کلام است.

🔹تمام آنچه تا اینجا برای برگزاری یک همایش پرمخاطب و پرمحتوا گفته شد، نهایتا نیمی از راه است. متاسفانه برگزار کنندگان به دریافت بازخوردهای مثبت در جلسه اکتفا می‌کنند و توجه ندارند که اگر این محتوا برای مخاطبان چندصد نفری داخل سالن مفید بوده، برای مخاطبان چند ده/صد هزار نفری فضای مجازی نیز حتما مفید است.

🔹لازم است بانیان همایش‌ها، خود اقدام به تنظیم خبر و گزارش برنامه نموده و آن را به خبرنگاران حاضر در جلسه که معمولا در تنظیم خبر دقت کافی ندارند، واگذار نکنند.

🔹باید بانکی از خبرگزاری‌ها، سایت‌ها، کانال‌های خبری-تحلیلی و روزنامه‌ها را به همراه شماره یا آیدی تماس آماده داشت و خبر و گزارش تنظیم شده را به همه مجاری ارتباطی آن رسانه‌ها (ایمیل، فکس و آیدی‌های کانال‌های شبکه‌های اجتماعی مختلف) ارسال کرد تا ضریب پذیرش و انتشار مطلب بالا رود.

🔹مهمتر از تهیه خبر و گزارش مکتوب، انتشار فیلم صحبت‌ها در فضایی چون یوتیوب و آپارات است؛ و مهمتر از آن تهیه یک/چند کلیپ کوتاه از گزیده گفته‌ها که متناسب با ذائقه عمومی است و بازدید بسیار بالایی می‌خورد.

🔹همچنین مطلوب است اگر برگزار کنندگان نشست‌ها مجموعه ثابتی هستند، علاوه بر درج در پوستر، در نشست نیز، آدرس کانال خود را ذکر کنند و به‌علاوه با دریافت شماره شرکت کنندگان، آنان را از برنامه‌های بعدی مطلع نمایند.

جنین دو رگه

۱. در چند محله‌ی یک یا دو شهر کشور چند ده/صد نفر از عناصر سازماندهی شده را برای تجمع و طرح شعارهای هماهنگ و ساختارشکنانه به‌خط می‌کنند
۲. با بزرگ‌نمایی و ضریب‌دهی سنگین رسانه‌ای و استفاده از تکنیک «تعمیم» تحرکات مذکور را اولا به نام مردم و ثانیا استان و کشور می‌زنند و از استفاده از فیلم‌های منتشر شده/نشده سال‌های قبل نیز دریغ نمی‌کنند
۳. طی چند مرحله و در چند نقطه کشور، تحرکات محدود را با هدف القاء «مردمی» و «سراسری» بودن، سازماندهی می‌نمایند
۴. پس از خط‌شکنی عناصر گروهکی و پشتیبانی گسترده رسانه‌ای، پای دیگر طیف‌های جرأت یافته ضدانقلاب را نیز به خیابان باز می‌کنند
۵. با تشدید تنش‌ها، سلبریتی‌های به ظاهر خاکستری عرصه سیاسی-هنری-ورزشی نیز طبق معمول مأمور به وطن فروشی و حمایت از اغتشاشگران می‌شوند و اینگونه نطفه نامشروع فتنه پرورش می‌یابد؛ غافل از آنکه این جنین دو رگه سعودی-اسرائیلی نیز مانند همه فتنه‌های کوچک و بزرگ گذشته سِقط و سَقط خواهد شد؛ اینبار توأم با هدف‌گیری کانون خارجی آشوب و یکسره شدن کار اسراییل و عربستان
۱۴۰۱/۲/۲۵

زندگی پس از زندگی

یکم. به مطالعه یا مشاهده می‌دانیم که اشرار و شیاطین جن و انس در طول تاریخ و گستره جغرافیا چگونه ثمرات نفی توحید و معاد را در حوزه‌های سیاسی اجتماعی چیده‌اند.
دوم. همه از غوغایی که برنامه توحیدی «زندگی پس از زندگی» به‌پا کرده اطلاع داریم و ضدیت بدخواهان در تخریب اقدامات و آثار موفق و اثرگذار دینی و فرهنگی را به کرات دیده‌ایم.
سوم. نگرانی خود را با شما به اشتراک می‌گذارم در اینکه عباس موزون را هر نحو حذف و حرکت پرشتاب برنامه را متوقف نمایند.
آیا برای حفاظت و حراست از آن سردار جنگ فرهنگی و دستاورد بزرگش تدبیری اتخاذ شده؟
بعید می‌دانم!
۱۴۰۱/۲/۲۱

موقعیت مهدی

«موقعیت مهدی» تنها یک فیلم سینمایی موفق و فاخر نیست؛ مهمترین اثر فرهنگی و بصری در مقابله با لایه‌های پنهان شکل‌گیری تفکرات پان‌ترکیسم است؛ هم از آن جهت که به زیباترین شکل حیات و مجاهدت یک قهرمان ملی از خطه آذربایجان و همسرش را روایت می‌کند و هم از این حیث که اکثر گفتگوهای فیلم به زبان آذری است.
امیدوارم این هوشیاری در نهادهای حاکمیتی و خصوصا امنیتی وجود داشته باشد که پیش از اتمام اکران، با توزیع و اهدای گسترده بلیط رایگان میان اهالی تبریز و ارومیه، امکان مشاهده فیلم را در «سینما» که اثری مضاعف بر بیننده دارد، فراهم آورند.

شبکه اشرف

به‌زودی عناصر سایبری منافقین و دنباله‌های داخلی‌شان به بهانه افزایش قیمت جهانی اقلام غذایی و کمبود آبِ ناشی از خشکسالی در ایران، عبارت «حق با یزید بود» را پمپاژ می‌کنند، با یک هدف: شوراندن مذهبیون علیه نظام و رهبری با ایجاد این انگاره که «جمهوری اسلامی چنان موجب دین‌گریزی شده که #مردم طرف یزید را گرفته‌اند»!
از سوی دیگر نیز در صورت بروز اغتشاشات مسلحانه و سرکوب آن توسط حافظان امنیت، با مظلوم و محق جلوه دادن آشوبگران، پروژه «یزید سازی از نظام» تکرار، و تقابل عناصر فاسد و یا جاهل حوزه با رهبری آشکار می‌گردد.
۱۴۰۱/۲/۱۸

فرمول تصویر سازی

همانطور که حجم یک شئ را «طول، عرض و ارتفاع» آن تشکیل می‌دهد، ابعاد تصویر ذهنی از یک وزن‌کشی سیاسی-اجتماعی را نیز «کمیت، کیفیت و رؤیت» آن به‌وجود می‌آورد.
کمیت، تعداد نفراتی است که برای اعلام موضع گرد هم آمده‌اند.
کیفیت، شدت و حدت انگیزه و موضع افراد است.
رؤیت نیز ضریبی است که یک واقعه در رسانه‌های جمعی و اجتماعی می‌گیرد و دیده می‌شود.
بنابراین به هر میزان که هر کدام از مؤلفه‌های کمیت، کیفیت یا رؤیت بیشتر باشد، ابعاد انگاره و تصویر ذهنی جامعه از آن واقعه بزرگتر خواهد بود.
برای تقریب به ذهن می‌توان گفت حضور توأم با سکوت ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) وزن و ابعاد برابری دارد با فریاد ۱ نفر (کیفیت بیشتر)؛ و حضور ۱ مرتبه دیده شده ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) برابر است با حضور ۱ نفر که توسط ۱۰ نفر دیده شده (رؤیت بیشتر).
فرمول مهمِ «ابعاد انگاره = کمیت × کیفیت × رؤیت» مبنای کلی و عمومی عملیات‌های روانی علیه جامعه هدف است؛ آنچنانکه طرف مقابل با علم به قلت عددی خود (کمیت) اندک جماعتی را که به طور سازماندهی شده در یک نقطه جمع می‌کند، با طرح شعارهای ساختار شکن (کیفیت) و ضریب‌دهی بالای رسانه‌ای (رؤیت) به عنوان جریان غالب، قالب نموده و ابعاد انگاره مطلوب را حجیم جلوه می‌دهد.