احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دشمن شناسی» ثبت شده است

دشمن شناسی

 گزیده عرایض اینجانب با موضوع دشمن شناسی، مورخ ۱۴۰۰/۱۱/۱۵ در گفتگوی مجازی با دانشجویان استان فارس

 

دو مفهوم «دشمن شناسی» و «دشمنی شناسی» را باید از هم تفکیک کرد.

دشمن شناسی ناظر به شناخت خود دشمن است و دشمنی شناسی ناظر به شناخت اقدامات آن.

مشکل عموم ما در «دشمن» شناسی نیست؛ کمااینکه اکثرا در خباثت رژیم‌هایی چون آمریکا، اسرائیل، عربستان و انگلیس و سازمان منافقین و جریان‌های تجزیه طلب شکی نداریم؛ گرچه بعضا نیز با رأی به چهره‌هایی که رسانه حکومتی انگلیس مروج آنان بوده نشان داده‌ایم گاهی چقدر در بدیهیات هم آسیب پذیریم.

گرفتاری اصلی ما در «دشمنی» شناسی است؛ توطئه‌هایی که باید با آن مقابله کنیم اما اساسا ماهیت و موقعیت آن را نمی‌دانیم که بخواهیم رهگیری و خنثی نماییم.

در بحث دشمنی شناسی، عموما در بهترین حالت می‌توانیم آن را پس از وقوع و تحمل خسارت، تحلیل کنیم اما توان پیش‌بینی و به تبع آن پیشگیری را نداریم.

پیامبر اسلام می‌فرمایند کید منافق را با رسوا کردن آن خنثی کنید.

وقتی کید نفاق را تبیین می‌کنید، اذهان را بیدار و هوشیار کرده‌اید و دیگر دشمن نمی‌تواند در گردوغبار فتنه‌ها، آدرس غلط بدهد و به اهداف خود برسد.

بگذارید یک قاعده طلایی را پیرامون دشمنی شناسی به شما بگویم: خودتان را بگذارید جای دشمنی که دستش از هر لحاظ باز است؛ آنگاه با روش علمی ترسیم و شبیه‌سازی کنید که اگر جای طرف مقابل بودید، با چه ابزارهایی و چگونه به کشور هدف لطمه می‌زدید؛ و بدانید که به هرچه برسید، با چندین برابر خباثت و خسارت بیشتر، سازمان‌های امنیتی عریض و طویل دشمنان می‌توانند انجام دهند و انجام هم داده‌اند.

یک اختلال محاسباتی در جبهه انقلاب وجود دارد مبنی‌بر «جلونزدن از رهبری».

جلونزدن را عمدا یا سهوا بد ترجمه کرده‌ایم.

همانطور که در جنگ سخت، بخشی از سپاهیان را طلایه‌داران آن تشکیل می‌دهند، در جنگ نرم هم باید ما پیشگام و خط‌شکن باشیم.

اما متاسفانه از سر غفلت یا تغافل، عافیت طلبی خود را «پیروی» از ولایت جا زده‌ایم و رهبر انقلاب را سپر بلا کرده‌ایم و در بهترین حالت با یک «احسنت» آنچه ایشان بگویند را فقط تأیید می‌کنیم بی‌آنکه حتی برای تحقق آن تلاشی نماییم!

یکی از حوزه‌های اصلی جنگ ترکیبیِ تمام عیاری که علیه انقلاب اسلامی جریان دارد، حوزه «ادراک» است که «جهاد تبیین» راه مقابله با آن است.

در این جهاد باید به «سپر» و «شمشیر» مجهز بود.

سپرِ «سواد رسانه» برای آنکه خودمان گرفتار اخبار و تحلیل‌های غلط نشویم؛ و شمشیر «معارف اسلام و انقلاب» به جهت اینکه بتوانیم امواج تخریب و تحریف را خنثی و حقیقت را منتشر کنیم.

تهدید شناور

 

دشمن همیشه آماده وارد کردن ضربه است و در این خصوص گاهی زمان و زمینه را خود تعیین و فراهم می‌کند و گاهی خارج از برنامه و به‌واسطه اشتباهات داخلی، زمینه‌ای فراهم می‌شود و طرف مقابل وارد عمل شده و از آن بهره‌برداری می‌کند. این بهره‌برداری گاهی از نوع طراحی یک واکنش مستقل و مبتنی‌بر کنشِ ایجاد شده است، و گاهی برنامه از پیش طراحی شده‌ای وجود دارد که با حوادث خارج از برنامه، تنها زمان اجرای آن جابجا می‌گردد.
همیشگی بودن برنامه برای ضربه زدن به کشور که با سلاح‌های کودتا، تجزیه، ترور، خرابکاری، آشوب و یا حمله نظامی ممکن است صورت پذیرد، به معنای یکسان و بی‌نوسان بودن خطر نیست.
این تهدید در مناسبات میان «انگیزه و توان ضربه زننده» و «قدرت و موقعیت ضربه خورنده» شناور است؛ گاهی افزایش می‌یابد و گاهی به اوج می‌رسد.
در این میان در صورت فراهم بودن زمینه ضربه، مهمترین مؤلفه تعیین زمان آن، ترور مناسبت‌ها و بهره‌برداری از تقویم وقایع است.
به این موارد توجه کنید: آشوب دی‌ ۹۶ در آستانه سالگرد ۹‌ دی ۸۸، حمله به نیروهای مسلح در اهواز در رژه ۳۱ شهریور ۹۷، تحریم آمریکا در سالروز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۹۷ و حمله به «کنسولگری» ایران در کربلا در ۱۳ آبان سال ۹۸ و در سالروز تسخیر به «سفارت» آمریکا در تهران.
اما اینکه چرا این مناسبت‌ها مهم، و زمان فتنه‌ها منطبق بر آن است، به دو موضوع بازمی‌گردد: یکی ترور مناسبت‌ها، جبران شکست‌های سیاسی و قدرت‌نمایی، و دیگری بهره‌برداری از ظرفیت‌های آشوب‌ساز این تاریخ‌ها.
با این توضیح باید گفت آبان‌ماهی که به خیر گذشت، بالاترین درجه حساسیت زمینه و زمان را داشت: از یک سو افزایش لجام گسیخته قیمت‌ها و از سویی دیگر انتخابات آمریکا و انگیزه ترامپ در ایجاد موقعیت برتر داخلی و همزمان انگیزه جریان‌های ضدانقلاب و سرویس‌های اسرائیل، سعودی و امارات در یکسره کردن کار جمهوری اسلامی ایران پیش از سقوط قطعی ترامپ یا افول آمریکا به واسطه آشوب‌های پساانتخاباتی.
و این درحالی است که تقویم آبان مملو از حوادث قابل بهره‌برداری است: سالگرد آشوب آبان ۹۸، تحریم‌های آبان ۹۷ آمریکا و تسخیر لانه جاسوسی.
با این اوصاف همه چیز برای وارد کردن ضربه‌کاری به کشور فراهم بود و مهمترین عاملی که مانع فرمان آتش شد، تدبیر رهبری در حفظ ثبات سیاسی، با مخالفت با استیضاح روحانی و متعاقبا انتقال بحران به کشور بود؛ انتخاب بد در مقابل بدتر، و مشابه تصمیمی که در ماجرای افزایش مشکوک و شوک‌آور قیمت بنزین در آبان ۹۸ اتخاذ شد: حمایت از «عمل انجام شده» و جلوگیری از فرافکنی و فرار روحانی و افتادن کشور در دام بحران بی‌دولتی.
گذر از گردنه آبان ۹۹ اگرچه میسر شد اما این پایان راه نیست؛ دی و در مرتبه بعد بهمن نیز سقف خطر باوجود کاهش نسبت به آبان، کماکان بسیار بالا است.
سالگرد قیام ۹ دی ۸۸، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا و آشوب‌های دی‌ماه ۹۶ و ۹۸، بستری است که موقعیت مناسب«تری» برای ضربه تا پایان دی‌ماه را فراهم می‌کند و این همه درحالی است که اشرار جهان در این زمان برگ برنده‌ای می‌خواهند تا نظر هیأت انتخابی آمریکا را به سوی رئیس‌جمهور کنونی جلب، و او را ابقاء کنند.
در چنین موازنه‌هایی است که «تهدید شناور» به سطح می‌آید و قربانی می‌گیرد.
ترور شهید محسن فخری‌زاده بیش از آنکه خروجی جلسه مشترک نتانیاهو، کوهن، پمپئو و بن‌سلمان در عربستان، پنج روز پیش از انجام عملیات باشد، حاصل تلاش مجدانه و شبانه روزی دولت در ایجاد بحران اقتصادی و ارسال مکرر پیام ضعف و ترس روحانی و ظریف در التماس برای معامله موشکی-منطقه‌ای است.
آشوب و ترور دو روی یک سکه و هر دو معلول تبانی جریان نفوذ با سرویس‌های غربی جهت بی‌ثبات سازی اقتصادی، سیاسی و امنیتی است؛ همچنانکه ترور سردار سلیمانی در میانه آشوب‌های آبان و دی ۹۸ رقم خورد.
در بحبوحه جابجایی جهانی قدرت با افول غرب و جریان‌های غربگرا، جنگ ترکیبی در سال ۹۹ به اوج خود رسیده است: دیروز آتش‌افروزی‌های سریالی مراتع و جنگل‌ها و خرابکاری‌های صنعتی در پارچین، نطنز و پالایشگاه‌ها؛ امروز حلقه اول ترورهای زنجیره‌ای با هدف قرار دادن مغز متفکر هسته‌ای-دفاعی؛ و فردا آشوبی که دود آن از آتش دوقطبی امنیت-معیشت و اصرار به معامله‌ای دیگر برخواهد خاست.
در این پیچ خطیر تاریخی باید بیش از همیشه آماده و گوش به فرمان حکیم انقلاب بود تا کشتی انقلاب به سلامت به ساحل ظهور و پایان مأموریت نخست خود برسد.

راه اصولی در دشمنی شناسی و تحلیل و سناریو خوانی، همانند بازی شطرنج این است که فکر کنید ببینید شما اگر جای دشمن بودید چه بلاهایی سر کشور می آوردید و چه شیطنت هایی می کردید، بعد هر چه به عقل تان رسید را در 100 ضرب کنید و بدانید دشمنان متعدد و کاربلد شما از ضد انقلاب داخل گرفته تا سازمان های اطلاعاتی امنیتی با چند صده تجربه و تخصص, همان کارها را پیاده کرده و می کنند.

از برچسب "توهم توطئه" نترسید و بدانید آنچه واقعیت دارد "توهم توهم توطئه" است و همواره بدبینانه ترین تحلیل ها، نزدیک ترین آن ها به واقعیت بوده و تاریخ دور و نزدیک نیز مؤید این مطلب است.

به این واژگان متوهمانه نما و به حقیقت پیوسته دقت کنید:

"ویروس استاکس نت"، "عقیم سازی و استحاله ی جمعیتی کشورهای مسلمان"، "طرح فروش مخفیانه ی اورانیوم غنای بالا به ایران و متهم نمودن کشور به تلاش برای ساخت بمب اتم"، "شبکه سازی اجتماعی و طرح تقلب در انتخابات 88 و تلاش برای براندازی، تجزیه و تصرف ایران" و ...

جالب است بدانید یعقوب نیمرودی، وابسته نظامی اسرائیل در زمان پهلوی (زمان دوستی و همکاری ایران و اسرائیل) و افسر بلندپایه‌ی اطلاعاتی موساد، در کتاب "ارتباط خطرناک" اذعان می‌کند: «اگر یک روز به روزنامه‌نگاران اجازه دهند از کارهایی که ما در تهران کرده‌ایم مطلع شوند، از آنچه می‌شنوند وحشت‌ خواهند کرد. حتی نمی‌توانند آن را تصور کنند».