احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه» ثبت شده است

در کتاب «تکنیک‌های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر» ۸۸ ترفند و تکنیک عملیات روانی و ۱۵ راهکار مقابله و مصونیت دربرابر آن، تئوریزه و احصاء گشته که چند مورد از آنچه در این ایام، رسانه‌های معاند در عملیات روانی پرحجم و سنگین خود علیه ملت ایران بیشتر مستمسک قرار داده‌اند، همراه با مصداق روز آن، در ادامه آورده شده است:

 

تعمیم: ﻣﻮﺿﻊ ﻳﺎ ﻓﻌﻞ یک ﺟﺰء ﺍﺯ یک ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ، ﻣﻮﺿﻊ ﻭ ﻓﻌﻞ ﻛﻞ ﺁﻥ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ تلقی میﺷﻮﺩ. ص۵۸
اقدام جمع کوچکی در یک محله یک ‌شهر به شعاردهی و آتش‌افروزی و انعکاس گسترده رسانه‌ای آن با عناوینی چون «قیام» و «انقلاب» و تعمیم اقدام آن جماعت به نام کل شهر، استان و حتی کشور!

 

حلقه مفقوده: روایت از یک حادثه، بدون ذکر حلقه‌ای از ماجرا که مؤثر در قضاوت مخاطب است. ص۶۸
جنجال خبری حول فوت مهسا امینی توأم با انکار سابقه بیماری مغزی و جراحی او.

 

سانسور و بایکوت: در ﺩﻭ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺍﻋﻤﺎﻝ میﺷﻮﺩ؛ یک. ﻋﺪﻡ ﺍﻓﺸﺎی ﻭﺍقعه‌ای و دو. ﻋﺪﻡ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﺁﻥ. ﺩﺭ ﺷﻖ ﺩﻭﻡ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩی ﻛﻪ ﺳﻨﺪی ﺑﺮ ﻳﻚ ﺍﺩﻋﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺳﻜﻮﺕ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻜﺬﻳﺐ، ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻥ ﻛﺬﺏ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ، ﻣﻄﻠﺐ ﻫﻢ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﭘﻴﺪﺍ میﻛﻨﺪ. ص۷۲
بایکوت مطلق راهپیمایی‌های چند میلیونی مردم در حمایت از نظام و محکوم نمودن آشوب و اغتشاش در مواردی از جمله ۱۳ آبان بی‌سابقه اخیر.

 

تکرار: ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ یک ﺑﺎﺭ ﺩﺭﺝ ﺧﺒﺮ ﻳﺎ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻭﺍﻳﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺮ میﺩﻫﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺎ ﺗﻜﺮﺍﺭ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﻣﻄﻠﺐ ﻧﺰﺩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﺎﻻ میﺭﻭﺩ. ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﻮلی ﻭ ﻋرضی ﺑﻪ ﻛﺎﺭ می‌رﻭﺩ. ﺩﺭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻃﻮلی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺧﺒﺮی ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ، ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺧﻂ، ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺍقعه‌ای ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﺰﺭگ ﻧﻤﺎیی ﻳﺎ ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﺑﻌﺪی ﺍﻳﻦ ﺧﻂ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ یک ﺍﺗﻔﺎﻕ، ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺩﺭ پی ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻋﺮضی، ﻫﻢ‌ﺩﺍﺳﺘﺎنی رسانه‌های همسو در پوشش همزمان یک خبر یا تحلیل است. ص۹۳
تکرار مکرر یک خبر یا تحلیل دروغ نظیر کشته‌سازی‌هایی که یا اساسا وجود خارجی نداشتند، مانند دانش‌آموز اردبیلی؛ و یا به دلیل اختلالات روانی و اختلافات خانوادگی خودکشی کرده بودند، مانند نیکا شاکرمی.
تکرار طولی و ادامه خط آشوب با استفاده از ترفند برگزاری مراسم چهلم و سالگرد کشته شدگان و معدومین.
تکرار عرضی با پوشش همزمان همه رسانه‌های سعودی و انگلیسی.

 

دگرگونی دعوا: دﺭ ﺩﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ میﭘﻴﻮﻧﺪﺩ؛ یک. ﺍﺗﻬﺎﻡ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻭ دو. ﻃﻠﺐ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ «ﻋﺪﻡ». ص۹۵
ستیز با قواعد عقلی و حقوقی «اصل برائت» و «اصل عدم» در ادعاهای کشته‌سازی و اتهام‌زنی، و مطالبه اثبات ادعای خود از طرف مقابل!

 

حرکت از پله دوم: شروع ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺯ یک ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﻣﺎﺟﺮﺍ، ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﺭﻳﺸﻪ ﻭ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻋﻠﺖ ﻭ ﻣﻌﻠﻮلی ﺁﻥ. ص۱۲۲
مانور گسترده بر برخورد نیروی انتظامی با اغتشاشگران بدون بیان واکنشی و دفاعی بودن آن.

 

در میان راهکارهای مقابله و مصونیت با این ترفندها نیز سه اصل از همه مهمتر است:

 

استفاده از از خبرگزاری‌های معتبر.
عدم اعتنا به مطالب مندرج در شبکه‌های اجتماعی.

 

پیگیری اخبار و تحلیل وقایع از منابع خبری متضاد.
عدم مراجعه یک‌سویه به رسانه‌های هم‌سو.

 

عدم اکتفا به تیتر اخبار و مطالب.
خوانش کامل متن خبر.

 

در پایان متذکر می‌گردد که درحال حاضر تاکتیک «غرق مصنوعی» به‌طور ویژه در دستور کار رسانه‌های سعودی و انگلیسی قرار دارد که عبارت است از غرق کردن مخاطب در سیل فیک نیوزها به طوری که حتی اگر بخواهد هم نتواند همه موارد ادعایی را بررسی کند و در نهایت تسلیم القائات آنان گردد.

 

دریافت فایل کتاب:
eitaa.com/ghadirinetwork/4368

فضای موقتا رها شده کنونی و باز دیدن عرصه برای کشف حجاب یک حسن داشت و آن اینکه نشان داد به‌خلاف جوسازی‌های سنگین رسانه‌ای که بی‌حجابی را خواست یک اقلیت پرشمار جلوه می‌داد، این پدیده بنابر مشاهدات میدانی، در کمتر از ۱٪ زنان جامعه شیوع دارد به نحوی که علاوه بر ملتزمان به حجاب شرعی، همه دارندگان حجاب عرفی (همان کسانی که به غلط بدحجاب نامیده می‌شوند) نیز خط‌شان از آن جماعت جداست.
طبیعتا وقتی صحبت از شیوع یک پدیده در جامعه زنان می‌کنیم، منظور زنان و دختران سراسر این سرزمین است، نه صرفا بعضی محلات که در آن عده‌ای به دلیل در معرض دید قرار دادن همیشگی خود در فضای مجازی و حقیقی بسیار بیشتر از آنچه وزن دارند جلوه می‌کنند.
۱۴۰۱/۸/۱۰

اتاق مشترک

جنبش «بی‌سر» را «خودجوش» نپندارید!
این جنبش‌ها را اتاق مشترک سرویس‌های معاند برنامه‌ریزی، و با اهرم رسانه، سلبریتی و عوامل میدانی مدیریت میکنند و تعمدا از معرفی یک رهبر پرهیز مینمایند تا:
۱. مردمی جلوه کند
۲. همه سلایق را جمع نمایند
۳. امکان بازداشت و رسوایی رهبر وجود نداشته باشد

‏تکلیف رسانه و عوامل میدانی مشخص است، وجه به خدمت گرفتن سلبریتی‌ها را هم بدانید:
۱. پنهان کردن ماهیت امنیتی جنبش‌ها، پشت نقاب هنر و ورزش
۲. استفاده از پایگاه اجتماعی و ظرفیت رسانه‌ای سلبریتی‌ها
۳. سهولت بین‌المللی شدن جنبش به دلیل ماهیت جهانی هنر و ورزش
۴. همراه کردن زنان و جوانان

حافظه عمومی

اخیرا اتفاق به ظاهر عادی‌ای افتاد که برای بنده بسیار تامل برانگیز بود:

شاطر نانوایی، بی‌آنکه غرض و مرضی داشته باشد، گلایه‌مند از افزایش قیمت روغن، «روحانی» را بهتر و موفق‌تر از «رییسی» دانست، به استناد اینکه در دولت او قیمت این کالا نصف اکنون بود!

دقت کنید که فرد مذکور توجهی به این نداشته که همه اقلام، از دلار و سکه و مسکن و پراید تا گوشت و مرغ و گندم و و روغن و ماکارونی طی ۸ سال دولت روحانی افزایش تقریبا ۱۰برابری کرد، بلکه مستند صحبت او در ناخودآگاه ذهنش، این بود که بدون احتساب جنگ اوکراین (تاثیر مستقیم بر قیمت روغن و گندم در جهان) و میراث کسری بودجه و نقدیندگی روحانی (تا سال‌ها تاثیر گذار بر قیمت همه اقلام) صرفا قیمت کنونی یک قلم کالا (روغن) مقایسه شده بود با روز پایانی دولت قبل در سال ۱۴۰۰ و نه حتی زمان مستقر شدن آن در سال ۹۲!

برایم درس جالبی بود از آلزایمر شدید افکارعمومی، مغالطات ناخواسته ذهنی و اینکه چه می‌شود که برخی از همان مردم لِه شده در زمان شاه که از شدت فشار اقتصادی، امنیتی و سیاسی حاضر شدند کشته و شکنجه شوند اما دست از قیام و انقلاب برندارند، امروز و بعد از بیش از چهار دهه، بعضا از دوره پهلوی به نیکی یاد می‌کنند. طبیعی است وقتی هنوز یکسال از اتمام دولت روحانی به عنوان قهرمان قحطی و قطعی و گرانی و ویرانی نگذشته، کسی چنان می‌گوید، به طریق اولی ‌با گذشت چهل سال، مصائب دوران سیاه پهلوی فراموش می‌شود و آنچه برای قضاوت می‌ماند قصه‌ها و نوستالژی‌های دروغینی است که امثال «من‌وتو» از رفاه و پیشرفت مردم و کشور به خورد عوام می‌دهند.

فرمول تصویر سازی

همانطور که حجم یک شئ را «طول، عرض و ارتفاع» آن تشکیل می‌دهد، ابعاد تصویر ذهنی از یک وزن‌کشی سیاسی-اجتماعی را نیز «کمیت، کیفیت و رؤیت» آن به‌وجود می‌آورد.
کمیت، تعداد نفراتی است که برای اعلام موضع گرد هم آمده‌اند.
کیفیت، شدت و حدت انگیزه و موضع افراد است.
رؤیت نیز ضریبی است که یک واقعه در رسانه‌های جمعی و اجتماعی می‌گیرد و دیده می‌شود.
بنابراین به هر میزان که هر کدام از مؤلفه‌های کمیت، کیفیت یا رؤیت بیشتر باشد، ابعاد انگاره و تصویر ذهنی جامعه از آن واقعه بزرگتر خواهد بود.
برای تقریب به ذهن می‌توان گفت حضور توأم با سکوت ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) وزن و ابعاد برابری دارد با فریاد ۱ نفر (کیفیت بیشتر)؛ و حضور ۱ مرتبه دیده شده ۱۰ نفر (کمیت بیشتر) برابر است با حضور ۱ نفر که توسط ۱۰ نفر دیده شده (رؤیت بیشتر).
فرمول مهمِ «ابعاد انگاره = کمیت × کیفیت × رؤیت» مبنای کلی و عمومی عملیات‌های روانی علیه جامعه هدف است؛ آنچنانکه طرف مقابل با علم به قلت عددی خود (کمیت) اندک جماعتی را که به طور سازماندهی شده در یک نقطه جمع می‌کند، با طرح شعارهای ساختار شکن (کیفیت) و ضریب‌دهی بالای رسانه‌ای (رؤیت) به عنوان جریان غالب، قالب نموده و ابعاد انگاره مطلوب را حجیم جلوه می‌دهد.

برنامه «عصر جدید» فقط معرفی کننده پدیده‌ها نیست، خود نیز یک پدیده و نیاز امروز جامعه ما است:

اول. #فرهنگ_عمومی
در اخبار خواندم ۴۰٪ بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها هستند؛ جمعیت زیادی از جوانان که بنابر جبر اجتماعی وقت خود و منابع آموزشی را اتلاف کرده و درس و دانشگاه برای‌شان کارکردی جز یک پرستیژ تنزل کرده ندارد.
اولین دستاورد مهم عصر جدید، تغییر پارادایم ارزش‌های اجتماعی است و اینکه استعداد و منزلت محدود به «دکتر» و «مهندس» شدن نیست.

دوم. #امید_آفرینی
پرتاب استعدادهای گمنام از دورترین نقاط کشور به مراحل بالاتر، مؤلفه دیگر این برنامه است. اینجا سخن از «کشف استعداد» که در بند پیش گفته شد نیست؛ موضوع ایجاد موج «امید» و «امیدآفرینی» در ده‌ها میلیون بیننده‌ای است که با تمام وجود با شرکت کنندگان همذات پنداری می‌کنند.

سوم. #نشاط_اجتماعی
ایجاد فضایی مفرح و شاد که به عنوان خط فرعی و همیشگی برنامه دنبال می‌شود امتیاز دیگر برنامه و نیاز ضروری جامعه است.

چهارم. #وحدت_ملی
افزایش ضریب همدلی عمومی و وحدت ملی، چهارمین دستاورد بزرگ عصر جدید است. جایی که در یک طرف همه اقشار و تفکرات به عنوان تماشاچی درکنار یکدیگر قرار گرفته‌اند و در طرف دیگر استعدادهای مختلف از اقوام متنوع ایرانی روی صحنه می‌روند و همه در موقعیتی یکسان و برابر به هنرنمایی می‌پردازند.

عصر جدید برای این چهار دستاورد بزرگ چهار چراغ سفید می‌گیرد، گرچه لایق زنگ طلایی نیز هست.

گلوله و رسانه

گلوله و رسانه شاید در بدو امر دو موضوع متفاوت به نظر برسد اما در تمام نبردها، جنگ سخت و جنگ نرم همزاد و مکمل یکدیگر بوده است که جنگ اوکراین نیز از این قاعده مستثناء نیست.
جبهه غرب هرچقدر در حوزه نظامی دربرابر روسیه از خود انفعال نشان داده، در جنگ رسانه‌ای بیش فعال ظاهر شده.
نتیجه آنکه کرملین برای کاهش فشار رسانه‌ای و تبعات سیاسی آن ناچار از نمایش نبرد تمیز و غیرخونین است که همین احتیاط باعث کندی پیشروی ارتش و افزایش تلفات آن شده و اینجاست که دوباره و از منظری دیگر رسانه وارد می‌شود و با بزرگنمایی همین موضوع، اوکراین را باتلاق روسیه و پوتین را عامل خسارات و تلفات ارتش می‌نامد.
به عبارت دیگر رسانه ناتو به‌مثابه شطرنج‌بازی قهار، برای هر حرکت حریف برنامه دارد و اگر مات نکند، به کرات موقعیت کیش ایجاد می‌نماید.

نکات ارتباطات

‏چند نکته رسانه‌ای به بهانه خبر مهم امروز:
۱. وقتی می‌خواهیم خواست‌ها و ذهنیت‌های مخاطب را کشف کنیم، بهترین راه این است که پاسخ معما را به طرف مقابل بسپاریم.
از حدس‌های کاربران پیرامون موضوع، می‌شد فهمید هرکس در چه فضایی سیر می‌کند: آزمایش موشکی، محاکمه روحانی و غیره.
‏۲. در فاصله اعلام وجود یک واقعه مهم تا بیان جزییات آن، باور پذیری شایعه به دلیل عطش مردم به دانستن، به اوج می‌رسد.
خصوصا که افراد زیادی آرزو دارند خود را «وصل» نشان دهند و اگر مطلب کذبی طرح شود، همه به سرعت آن را به عنوان خبر «موثق» آن‌هم با ژست «خبرها به ما می‌رسد» بازنشر می‌کنند.
‏۳. اگر پیش از اعلام خبر، بیش از حد بر اهمیت آن تاکید شود، اثر عکس دارد. زیرا انتظار و ذهنیت‌هایی فراتر از واقعه شکل می‌گیرد و خبر مهم واقع شده، در مقایسه با خبر مورد انتظار افکارعمومی، کم اهمیت جلوه می‌کند.

اثر ناخودآگاه

این کلیپ‌های آزمایش‌های اجتماعی را دیده‌اید که نشان می‌دهد یک نوع نوشابه را داخل دو عدد بطری با مارک‌های متفاوت می‌ریزند و مردم می‌خورند و از مزه یکی تعریف می‌کنند؟
یا آن مورد که افرادی در همراهی ذهنی با جماعتی، گزینه غلطی را که آن‌ها به طور هماهنگ اعلام کرده‌اند، انتخاب می‌کنند؟
‏وقتی مسائل ذهنی تا این حد بر حس چشایی و بینایی تأثیر دارد، گمان می‌کنید بر تفکر سیاسی اثر ندارد؟
اکثرا بدون آنکه خود بدانند، متأثر از فضای غالب و اولین کنش-واکنش‌های رسانه‌ای هستند و براساس جو حاکم موضع می‌گیرند.
کارکرد پروژه بگیران نیز اعلام مواضع شاذ و خط‌دهی به افکارعمومی است.

نیم‌کلاچ

 

یک تفاوت مهم انتخاباتی اصلاح‌طلبان و ضدانقلاب با طیف انقلابی این است که آن‌ها به گواه چند انتخابات اخیر، این توان را دارند که جامعه مخاطبین‌شان را در یک نیم روز پای صندوق‌ها بیاورند و ورق را برگردانند.

کافی‌ست چند کلیپ اثرگذار، با قدرت در شبکه‌های اجتماعی پمپاژ، و بی‌بی‌سی و منوتو وحشت‌آفرینی کنند و سلبریتی‌های سیاسی و هنری به مردم فراخوان دهند.

آن وقت میلیون‌ها رأی خاموش سرازیر می‌شود به سمت نامزدشان.

فریب پیشتازی کنونی رییسی و ژست شبه‌تحریمی‌ای که اصلاح‌طلبان گرفته‌اند را نخورید.

فعلا در وضعیت «نیم‌کلاچ» هستند تا بنابر اقتضاء بزنند روی گاز (مشارکت) یا ترمز (تحریم).

اگر اراده کنند برای حرکت، با سرعت و ظرف نیم روز می‌توانند سبقت بگیرند.

خصوصا که هنوز برگ برنده‌هایی چون مولوی عبدالحمید (پیش از انتخابات) و رحمانی فضلی (حین انتخابات) را هم رو نکرده‌اند.

وضعیت پیچیده و خطرناک است و جبهه انقلاب در خواب.

مجازی تقریبا اشباع است، محافل و میادین حضوری را دریابید.

تلفن را برداشته و با اقوام و دوستان‌تان گفتگو کنید.

در فضای مجازی به توییتر محدود نشوید و از اتلاف وقت در کلاب‌هاوس اکیداً پرهیز کنید.

زمین بازی، تلگرام، اینستاگرام و واتساپ است.

۱۴۰۰/۳/۱۶