احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

از خیانت های موسوی و هاشمی به جنگ بسیار شنیده اید؛ از عدم تخصیص منابع مالی کافی به جبهه ها توسط موسوی تا جلسات مجمع به اصطلاح عقلا در مجلس، با محوریت هاشمی و روحانی برای پذیرش شرایط صدام و پایان نابرابر جنگ، و از همه مهمتر مطلب مهمی که توسط حسن عباسی برای اولین بار افشا و با ارائه مستندات و‌ اثبات ادعا در دادگاه، از محکومیت مبرا شد. مطلبی که به نقل از منابع اسرائیلی فاش کرد، مبنی بر اینکه روحانی به نیابت از هاشمی برای دیدار با مقامات آمریکایی (و در واقع اسرائیلی) به اروپا رفت تا از آنها بخواهد فشار را برای پایان جنگ به امام بیشتر کنند.

با این حال این روزها به مناسبت سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ رسانه های جریان اعتدال-اصلاحات خدعه خنثی شده هاشمی را به عنوان جلوه ای از «ایثار» او یادآور می شوند؛ جایی که هاشمی از امام می خواهد وی را مسبب پذیرش قطعنامه معرفی و حتی به این سبب محاکمه نماید!

جالب آنکه موسوی نیز از آن سوی میدان با آغاز فرایند مذاکرات ژنو در خصوص نحوه پایان جنگ استعفا می دهد.


اما راز «ایثار» هاشمی و استعفای موسوی چیست؟ و هاشمی که حتی اجازه نمی داد عروس و نوه هایش در مورد هیچ اتهامی پایشان به دادسرا باز شود، چگونه از آمادگی برای محاکمه خویش به سبب پذیرش قطعنامه سخن می گوید؟

یا موسوی که نخست وزیری مجدد خود را با چنگ و‌ دندان حفظ کرد و مانع پس زنی خود توسط آیت الله خامنه ای گشت، چه شد که ناگهان استعفا داد؟


پاسخ را باید در رویکردهای فرصت طلبانه و‌ البته متفاوت نخست وزیر و رئیس مجلس وقت به مقوله جنگ یافت.

هاشمی که در همین سال های اخیر به وفور و وضوح پذیرش قطعنامه و پایان جنگ را مدیون تلاش و‌ تدبیر خود می شمرد، نشان داد که از همان زمان تلاش داشت خود را قهرمان این عرصه معرفی نماید.

موسوی نیز که نان ژست های انقلابی اش را می خورد و خود را مقابل «بازاری های زالو صفت» و «امپریالیسم» تعریف و‌ جایی در دل برخی رزمندگان باز کرده بود، اگرچه محتوای استعفایش را به نبود اختیارات معطوف نمود، اما زمانش را با اولین روز مذاکرات ژنو در خصوص پایان جنگ تنظیم کرد تا بعدها راه را برای تأویل و تفسیر دلخواه از علت استعفا و اعتقاد به «تداوم مبارزه» باز بگذارد که در هر دو مورد امام نقشه آنان را خنثی و نقش بر زمین نمود؛ آنچنانکه اعتنایی به پیشنهاد هاشمی نکرد و مانع «قهرمان مصالحه» شدن او شد و با نامه تندی که به موسوی نوشت، نگذاشت آخرین نخست وزیر به «قهرمان مبارزه» بدل گردد.

امتداد امام...

گزیده‌ای از مجموعه بیانات حاج احمد آقای خمینی در خصوص مقام معظم رهبری، برگرفته از کتاب «دیدگاه ها» چاپ موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی:


💠 با امام پیمان می‌بندیم که لحظه‌ای از پشت سر رهبری عزیز انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای دور نباشیم. چرا که یکی از شاگردان عزیز امام، رهبر عزیزمان است، این بزرگ مردی که امروز سکان این کشتی را در دست گرفته و این بزرگ مردی که ما در پشت سر او پوزه‌ی آمریکا را به خاک خواهیم کشید.

💠 ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای حرکت کنیم، هر چه ایشان گفت، گوش کنیم. اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی، نخواند بدانید که نقص از ماست. اگر امروز اختلاف موجب شود که به اقتدار ولی صدمه بخورد گناه بزرگی مرتکب شده ایم.

💠 اطاعت از خامنه‌ای، اطاعت از امام است هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست. و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت الله خامنه‌ای است در خط آمریکاست.

💠 رهبر ما شاگرد امام است. رهبر ما از چهره های شناخته شده انقلاب که سالیان سال در زندان‌های ر‍ژیم سفاک پهلوی به سر برده از افرادی است که در طول انقلاب خدمات زیادی کرده و در جبهه‌ها بوده، در خود جبهه‌‌ها مستقیماً جنگیده.

💠 امروز هم ما رهبر داریم، ولایت، فرقی نمی‌کند ولایت امام، یا ولایت حضرت رسول(ص) ولایت امروز درست مثل زمان امام است. ببینیم رهبری چه می‌گوید.

💠 امروز رادیوهای بیگانه به دروغ ولی با صراحت القاء می‌کنند که سیاست کلی نظام ما عوض شده است. این ادعاها بدترین اهانت به انقلاب و نظام ماست، ما امروز بیش از گذشته و با قدرت بیشتری باید از خط امام دفاع کنیم و در مقابل کسانی که بدون اجازه رهبر معظم انقلاب اقداماتی انجام می‌دهند بایستیم و نگذاریم افکار امام و رهبری و آرمانهای نظام از این مملکت رخت بربندد.

💠 هنوز هم انقلاب اسلامی در بین راه است و باید با حفظ اتحاد و برادری و حمایت از رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای که از یاران و شاگردان امام عظیم الشان‌مان هستند در راه تحقق آرمان‌های انقلاب و امام آماده باشیم.

💠 موضع گیری‌های حساب نشده و گاهی نرم و در باغ سبز نشان دادن برخی از مسئولین درجه دوم و سوم با چنان تبلیغی در رسانه‌های گروهی پخش می‌شود که گویی رهبری بلامنازع انقلاب آن‌ها هستند. در رسانه‌های استکباری بزرگ می‌شوند و کلامشان کلام امام زمان می‌گردد. 

💠 مواضع استوار و سازش ناپذیر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای در برابر دسائس و حیله‌های دنیای استکباری یادآور مواضع حکیمانه امام خمینی است.

💠 اینجانب بار دیگر تأکید می‌کنم مواضع مقام معظم رهبری عیناً همانند مواضع سازش ناپذیر حضرت امام است و باید برای اذهان عمومی داخلی و خارجی کشور بطلان این مطلب را که نظام و انقلاب، شاگردان و مریدان امام از خط امام عدول کرده‌اند، نشان دهیم. امروز سیاست کلی نظام و انقلاب را مقام معظم رهبری ترسیم می‌کنند و بر اساس شرع و قانون هیچ یک از ارکان نظام اعم از مجلس، دولت، قوه قضائیه و سایرین نمی‌توانند برخلاف نظر ایشان عمل کنند.

💠 اگر نظام و انقلاب بخواهد قدرتمندانه راه امام را دنبال کند باید مواضع حضرت امام و رهبری انقلاب را در مورد غرب، سیاست خارجی و مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به گوش مردم داخل و خارج از کشور برسانیم. 

💠 امروز تمامی تبلیغات دنیای غرب بر روی این نکته متمرکز شده است که بعد از امام خمینی  اهداف ایشان به فراموشی سپرده شده است و ایران اسلامی از مواضع سازش ناپذیر امام فاصله گرفته است ما در بزرگداشت سالگرد رحلت امام خمینی  باید به معنای واقعی کله شاهد تداوم راه و آرمان امام باشیم و این هدف موقعی عملی است که ما اهداف و مواضع سازش ناپذیر امام و رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای را به شکلی گسترده تبیین کنیم.

💠 فرماندهی کل قوا را حضرت آیت الله خامنه‌ای به عهده گرفت که پا جای پای امام گذاشت در موضع گیری‌ها در حمله به آمریکا، در مبارزه با استکبار، در عدم انعطاف در مقابل زورگویان جهانی، بحمدالله با رهبری‌های شان ما را به سر منزل مقصود نزدیک می‌کند.

💠 امروز امام پیش ما نیست، در بین ما نیست، اما رهبر هست، کانون مبارزه هست، همه باید گرد رهبری جمع شویم.

💠 اقدام تاریخی، حساس و سرنوشت ساز مجلس خبرگان در تعیین رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای به شکلی رقم خورد که رحمت خدای تبارک و تعالی را برای مردم ایران به دنبال داشت.

💠 باید در برابر همه مظاهر انحراف و تهاجم فرهنگی در ابعاد گوناگون، دستورات رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای را نصب العین قرار دهیم.

💠 باید سعی کنیم همگی پشت سر فرماندهی کل قوا حضرت آیت الله خامنه‌ای باشیم برای دنبال کردن اهداف ایشان، مقاصد و تفکر ایشان، آماده فداکاری باشیم.

💠 باید از فرامین و دستورات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای مدظله العالی پیروی کنیم. چرا که ما سرباز تحت امر ایشان هستیم و بر ما لازم و واجب است که از فرمانده‌ی خود اطاعت کنیم.

💠 ایشان خط و راه امام را به بهترین شکل ممکن دنبال می‌کنند. در زمینه خودباختگی در مقابل غرب با طرح هجوم فرهنگی غرب، خطوط کلی انقلاب اسلامی را با ارائه شیوه‌های مقابله ترسیم کرده اند. در زمینه پیاده کردن احکام خدا گروهی را برای شناخت درست و تطبیق آن بر مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی تعیین کردند. در زمینه تهاجم دیپلماسی از طریق وزارت امور خارجه و یا رأساً اقدام لازم را نموده اند. ما باید سعی کنیم دستورات و منوبات ایشان را اجرا کنیم.

💠 امروز رهبر انقلاب با همه توان در برابر باج خواهی قدرت‌ها ایستاده اند و هرگز اجازه نمی‌دهند که قوای مسلح تضعیف شوند و به اقتدار نیروهای مسلح عمیقاً معتقدند.

💠 میزان تشخیص حق و باطل و ملاک عمل برای ما رهنمودهای مقام رهبری به عنوان ولی و پایه اساسی نظام و انقلاب است و حکم ایشان حرف نهایی در همه صحنه هاست.

💠 شما دانشگاهیان عزیز با درک عمیق ولایت فقیه توجه کنید که اگر لازم شد برای اجرای فرامین ولی امر باید اسلحه به دست گیرید و با دشمنان خدا بجنگید. هرگز نباید لحظه‌ای به خودمان اجازه بدهیم که بین ولایت حضرت امام و ولایت رهبر انقلاب فرق بگذاریم.

💠 امروز حضرت آیت الله خامنه‌ای جانشین شایسته امام عظیم الشان است. شما نگویید که خط امام را قبول داریم و بعد از آن هر چه می‌شود به ما مربوط نیست! اگر اینگونه سطحی تحلیل کنیم، از انجام مسئولیت و تکلیف دینی ساقط نمی‌شویم. فرامین رهبر انقلاب مانند فرامین حضرت امام واجب الاطاعه است.

💠 امروز امام در میان ما نیستند، اما فرزند شایسته ایشان، رهبری نظام و انقلاب را به عهده دارند. باید خلاء وجودی امام خمینی را با پشتیبانی از رهبری و اتحاد و همدلی جبران کنیم تا اهداف امام و انقلاب با قدرت و تداوم یابد.

💠 در وصیت نامه ایشان مورخ ۳۰ شهریور ۱۳۷۰ نیز آمده است: «به حسن و برادرانش این توصیه را می‌نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را می‌خواهند. هرگز گرفتار تحلیل‌های گوناگون نشوند که دشمن در کمین است».


متن کامل بیانات مرحوم سید احمد خمینی در خصوص حضرت آیت الله خامنه‌ای: AhmadGhadiri.ir/post/146

انقلاب دو فاز دارد، وجه سلبی و سرنگونی رژیم سلطنتی و مابعد انقلاب یعنی وجه ایجابی و برقراری جمهوری اسلامی.

وجه سلبی را امام و نیروهای ارزشی به خوبی و با سختی انجام دادند و در ۲۲ بهمن ۵۷ به ثمر رساندند؛ وجه ایجابی آن اما تازه از ۲۲ بهمن شروع شده و تا ابد ادامه خواهد داشت.

از این جهت، هم از لحاظ کمی و هم کیفی فاز سخت تر و طاقت فرسا تری است. وجه کمی را گفتم چون تا ابد ادامه دارد، اما چرا از بعد کیفی سخت تر است؟ چون دیگر به صرف نفی و حذف دیگران محقق نمی شود، همزمان باید تفکر و تمدن اسلامی را جامه ی عمل پوشاند، باید ساخت و با عوامل مخرب به مبارزه پرداخت.

مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در این دوره البته سخت تر است، به دلایلی چون انشقاقی که بعد از فتح به وقوع می پیوندد، به دلیل ریا و نفاقی که مانع از رسوایی عناصر فاسد می شود. در آن دوره هدف مشخص بود، فقط همت لازم بود برای محقق شدن. در این دوره اما مفسدان سیاسی اقتصادی سوابق خود را سپر بلایشان می کنند و پشت نام و نشان شان مخفی می شوند. در این دوره هم سختی تشخیص را داریم و هم تحمل را. مفسدین این دوره برای خود حاشیه های امن درست کرده اند و ابزارهای متعددی برای مقابله با نظام و رهبری دارند. ابزارهایی چون اسرار گرو گرفته از نظام، حلقه ی متنفذان قدرت و ثروت، روشنفکران و توجیه گران معمم و مکلا و طیف هایی از مردم و هواداران جاهل که مهمترین نقش را در حفاظت از فسادی دارند که دودش ناخواسته چشم خودشان را هم کور کرده.

فساد فساد است و باید با آن مبارزه کرد. ریزش های انقلاب وجه اجتناب ناپذیر انقلاب هاست و ذره ای از قداست انقلاب ما نمی کاهد. ضرورت هر زیست و حیاتی چالش و مبارزه است، هر پیکری بی تردید گرفتار میکروب ها و انگل های محیط است.

فساد هایی که در جمهوری اسلامی از برخی دولت مردان سر می زند قابل توجیه نیست اصلا نباید هم توجیه کرد، باید مبارزه و رسوا کرد اما بدانیم مبارزه با چه کسی و چگونه. بدانیم مشکل از مظروف است، نه ظرف.

مبارزه یعنی تبیین اصول و آرمان ها و غربال افراد منطبق با این اصول. تا وقتی اصول اصول بماند امکان حذف ناپاکی ها هست، مشکل وقتی فاجعه می شود که اصول هم دچار تغییر شود، این آغاز انحطاط است و الا تا وقتی چارچوب و خط کش باشد، انحرافات قابل شناسایی است اما وای به بعد از آن.

الان نیروهای ارزشی و انقلابی در دوران بعد از انقلاب مظلومانه در حال مبارزه اند، دشمنان ملت مشغول چپاول اند آن وقت ما باید پاسخگوی اعمال آنها باشیم! اقشاری از مردم هم یخه ما را می گیرند! خودشان در انتخابات ها و غیره آب به آسیاب غارتگران می ریزند آن وقت نق اوضاع را به نیروهای انقلابی می زنند! به کسانی که عمرشان را صرف جهاد سازندگی و نظامی کرده اند.

می گوییم به ما چه؟ می گویند شما انقلاب کردید!

اصلا همین جمله، اول مصیبت است. این یعنی یک عده تنها به تماشاچی بودن اکتفا کرده اند و اصلاح امور را از دیگران توقع دارند!

شما انقلاب کردید یعنی چه؟! پس نقش شما چه می شود؟

ما انقلاب کردیم و می کنیم، اما مگر می شود با یک اکثریت تماشاچی و یک اقلیت منسجم منحرف نفوذی کارها را پیش برد؟

انقلاب هست، چون ضد انقلاب هست. انقلاب که تمامی ندارد. اینکه فکر کنیم انقلاب کردیم و تمام شد و رفت، یک خطای فاحش است. خروجی این تفکر انفعال و میدان دادن به عناصر نفوذی یا استحاله شده است. باید جنگید، باید از میراث امام محافظت کرد.

اگر تیر را می بینیم تیرانداز را هم ببینیم. نشود حکایت زمان حضرت علی(ع) که بزغاله های بچه های کوفی را اصحاب معاویه می دزدیدند، می گفتند علی دزدیده و با این خدعه کینه ها را به سمت حکومت علوی سرازیر می کردند.

زمان پیامبر را ببینید! پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود من برای تنزیل می جنگم و تو برای تأویل خواهی جنگید. جنگ های زمان پیامبر سخت تر بود یا حضرت علی؟

زمان پیامبر دشمن مشخص بود اما زمان حضرت علی خواص هم در تشخیص حق و باطل درمانده بودند. پیامبری که مجموعا ۲۳ سال به تربیت جامعه پرداخت، دخترش اولین قربانی امت پیامبر بعد رحلت ایشان بود. تا پیامبر رحلت کرد، مظلومیت انقلابی های راستین هم شروع شد، شروع شده بود، علنی شد. کودتای سقیفه رخ داد. دستان علی(ع) را بستند. حضرت فاطمه پاره تن پیامبر را کتک زدند و شهید کردند!

حدیث داریم بعد از پیامبر همه جز سه یا چهار نفر مرتد شدند!

چرا؟ چون همه تماشاچی بودند! فکر می کردند انقلاب کردند و تمام، دیگر وظیفه ای ندارند!

انقلاب را باید محافظت کرد، امام فرمود نگذارید انقلاب دست نااهلان بیفتد، آیا ما عمل کردیم؟ چقدر در انتخاب ها و انتخابات ها معیار تعهد و تخصص را ملاک قرار دادیم؟ چه کسانی را بر مسند امور نشاندیم؟ اصلا رأی می دهیم؟ به چه کسی؟ با چه معیاری؟

اینها کف وظایف ماست، آیا به این حداقل عمل کرده ایم؟

(بخشی از عرایض اینجانب در یکی از محافل تهران)

نمونه ای از سیاست یک بام و دو هوای رسانه رژیم سلطنتی انگلیس: از یک سو ادعای وجود رقابت و اتهام حذف رقبا توسط آیت الله خامنه ای، و از سوی دیگر به چالش کشیدن تواضع ایشان در مخالفت با انتخاب خویش به رهبری. فاعتبروا...

خط تحریف

حال که حملات علیه رهبر انقلاب در حال اوج گرفتن است، می توان دریافت که بنا بر چه مأموریتی مورخ دربار هاشمی، جعفر شیر علی نیا، از چندی پیش تمام توان خود را می گذارد تا با پیوند زدن گزینشی و تحریف شده قطعات تاریخ انقلاب، «حکمت زدایی» از اندیشه و عمل امام و رهبری را در دستور کار خود قرار دهد.

مستند سیاسی قائم مقام را دیدم، فیلمی بود بسیار خوش ساخت و پر محتوا با تدوینی هوشمندانه و تحلیلی نهان.

اگرچه داستان معطوف به فراز و فرود آقای منتظری است، اما عملا روایتگر تاریخ انقلاب نیز می باشد.

نکات و مطالبی دارد که حتما برای کسانی که بر ماجرای آقای منتظری اشراف دارند نیز جدید است، مانند تمجید وی از آیت الله خامنه ای در آخرین حضورش در نماز جمعه تهران و ماجرای کشف مکاتبات سید مهدی هاشمی در بازداشتگاه.

از وجوه عبرت آموز مستند اینکه کروبی از منتظری اعلام برائت نمود، موسوی دستور جمع آوری نام و نشان قائم مقام معزول از خیابان ها را داد و شورای امنیت ملیِ خاتمی با ترکیبی از عناصر اصلاح طلب مصوبه حصرش را امضا و اجرا کرد.

کارگردان متاسفانه دو موضوع مهم را در پرونده حسینعلی منتظری از قلم انداخته است که برای فقدانش در فیلم جز حسرت چاره ای نداریم؛ یکی موضوع بیانیه بسیار تند منتظری علیه آمریکا پس از حمله آن کشور به لیبی است که در آن خون مقامات نظامی و «غیر نظامی» آمریکایی را مباح شمرد که ذکرش می توانست سندی بیّن بر تعارض مواضع منتظری با موضع جنایت دانستن اعدام تروریست های فرقه رجوی باشد؛ و دیگری موضوع گلایه شهید محمد منتظری از نفوذ منافقین در بیت پدرش است.

پاشنه مصاحبه ها عموما بر «اقرار» بیت و اطرافیان منتظری می چرخید که اعتبار مطلب را حداکثری می نمود، اظهارات افرادی چون عماد الدین باقی و احمد منتظری از جمله این موارد است.

یکجا نیز در ثلث پایانی فیلم وقتی سخن از رنجنامه مرحوم احمد خمینی به میان آمد، تصویری خندان از وی نمایش داده شد که با توجه به قصه پر غصه بودن نامه، نقطه ضعفی در حوزه تدوین است.

در اشاره به فیلم نمایش داده شده از بی بی سی، جای خالی سخن عجیب آقای منتظری که بیان کرده بود «به من میگفتن گربه نره» به عنوان جلوه دیگری از شخصیت عریان وی احساس می شد.

مستند به درستی به نقش هاشمی در ایجاد فتنه منتظری در چند امر اشاره می کند؛ از جمله تلاش برای انتصاب وی به سمت مجعول قائم مقامی رهبری، تعجیل در انتشار رساله منتظری، و در نهایت اصرار و فشار بر عدم قرائتِ نامه تند امام از صدا سیما. از این روی برای کسانی که ماجرا را می دانستند، موضوع گیرا بود، اما حقیقتا نمی دانم عدم پرداخت مستقیم و مستقل به این مهم را باید حسن فیلم دانست یا عیب آن و اینکه بی خبران از ماجرا، با این حد اشاره، پی به صحنه گردانی هاشمی در این فتنه بردند یا خیر؟

و سخن آخر آنکه «قائم مقام» را اکسیری برای مجادلات و شبهات سیاسی امروز یافتم، مستندی که علاوه بر واکاوی فراز و فرود شخص آقای منتظری، دگردیسی عناصر اصلاحات را به نمایش گذاشت، اذهان پرسش گر را در خصوص مراودات کنونی و نزدیکی حسن خمینی با بیت منتظری به تعجب واداشت و از همه مهمتر اینکه سقوط مقامات را به واسطه حمایت کور از حلقه اطرافیان شان یادآوری نمود، موضوعی که شاید امروز از ناحیه رؤسای جمهور قبلی و کنونی و نیز معاون اول دولت به واسطه دستگیری اطرافیان و برادرانشان، قریب به ابتلا و تکرار آن باشیم.


پی نوشت: متن و صوت اظهارات منتظری در فروردین ۶۵ در خصوص مباح دانستن خون آمریکایی ها پس از حمله به لیبی t.me/mahdi_mohammadi61/981

ژن خوب!

از برکات انقلاب اسلامی همین بس که از #آریامهر پنداشتن نسل اسطبل بان قنسولگری هلند و #موروثی دانستن سلطنت، رسیدیم به تمسخر #ژن_خوب

امام تا امام

مجموعه بیانات حاج احمد آقای خمینی در خصوص مقام معظم رهبری، برگرفته از کتاب «دیدگاه ها» چاپ موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی:

آنچه اکنون همه شاه نعمت الله را به آن می شناسند پیشگویی های بسیار دقیقی است که تمام آنچه تاکنون بر ما گذشته محقق گشته؛ از ظهور صفویه تا سقوط پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی که به گفته وی بعد از چهل سال متصل به ظهور حضرت ولی عصر(عج) خواهد شد.

جالب آنکه جناب شاه نعمت الله مدح و ثنای خود را نثار رهبر انقلاب ایران و حکومت برپا شده‌ی او می کند و از این رو است که عده ای دست به تحریف اشعار آن بزرگ مرد عارف زده، غافل ازاز اینکه قدیمی ترین نسخه‌ی خطی دیوان شاه نعمت الله ولی مربوط به دوره صفویه بوده و در ماهان کرمان نگهداری می شود که ابیات ذیل برگرفته از آن و دریافت شده از سایت دکتر سید حمید رضا طالقانی است:


قدرت کردگار می‌بینم-حالت روزگار می‌بینم

از نجوم این سخن نمی‌گویم-بلکه از کردگار می‌بینم

از سلاطین گردش دوران-یک به یک را سوار می‌بینم

هر یکی را به مثل ذره نور-پرتوی آشکار می‌بینم

از بزرگی و رفعت ایشان-صفوی برقرار می‌بینم (...)

آخر پادشاهی صفوی-یک حسینی به کار می‌بینم

[آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین بود]

نادری در جهان شود پیدا-قامتش استوار می‌بینم

[اشاره به نادر شاه افشار شاه مقتدر و مؤسس سلسله افشاریه]

آخر عهد نوجوانی او-قتل او آشکار می‌بینم

[احتمالا اشاره به شاهرخ میرزا نوه نادر شاه و آخرین پادشاه افشاریه دارد که در نوجوانی به شاهی رسید و نهایتا در کهنسالی توسط آغا محمد خان قاجار کشته شد]

شهر تبریز را چو کوفه کنند-شهر طهران قرار می‌بینم

[اشاره به انتقال پایتخت از تبریز به تهران در زمان آغا محمد خان قاجار]

بعد از آن دیگری فنا گردد-شاه دیگر به کار می‌بینم

که محمد به نام او باشد-تیغ او آبدار می‌بینم

[بنا بر ویژگیهایی که از او می‌گوید، مرادش محمد شاه قاجار است، نه آغا محمد خان قاجار]

چارده سال پادشاهی او-دولتش کامکار می‌بینم

[محمد شاه چهارده سال پادشاهی کرد]

سال کز مرغ می‌شود پیدا-مرگ او آشکار می‌بینم (...)

ناصر الدین به نصرت دوران-چار ده هشت سال می‌بینم (...)

[چار ده هشت، به معنای 48 است که دقیقا منطبق بر مدت پادشاهی ناصرالدین شاه است]

از شهنشاه ناصر الدین شاه-شیونی بیم دار می‌بینم

[اشاره به ترور ناصرالدین شاه]

روز جمعه ز شهر ذیقعده-تن او در مزار می‌بینم

[روز مرگ ناصرالدین شاه 12 اردیبهشت 1275، مصادف با جمعه، 18 ذی القعده 1313]

بعد از آن شه مظفر الدین را-شاهیِش ناگوار می‌بینم

[اشاره وضعیت ناگوار جسمی و ضعف پادشاهی مظفرالدین شاه]

چارشنبه ز شهر ذیقعده-مرگ او آشکار می‌بینم

[روز مرگ مظفرالدین شاه 18 دی 1385، مصادف با چهارشنبه، 24 ذی القعده 1324]

از الف تا به دال می‌گویم-شاه و شاهی فکار می‌بینم

[اشاره به نهضت مشروطیت ایران و تهدید پایه های سلطنت قاجاریه است]

در خراسان و مصر و شام و عراق-فتنه و کارزار می‌بینم

جنگ و آشوب و فتنه‌ی بسیار-در یمین و یسار می‌بینم

[آغاز جنگ جهانی اول، مصادف با آخرین روزهای عمر مشروطیت ایران]

غارت و قتل لشکر بسیار-در میان و کنار می‌بینم

شه چو بیرون رود ز جاگاهش-شاه دیگر بکار می‌بینم

[به کودتای رضا خان علیه احمد شاه قاجار اشاره دارد، جالب آنکه به خروج او از کشور اشاره می‌کند و نه مرگ او]

چون فریدون به تخت بنشیند-نوکرانش قطار می‌بینم

متصف بر صفات سلطان است-لیک من گرگ وار می‌بینم

دائم اسبش به زیر زین طلا-کمتر آن را سوار می‌بینم

عدل و انصاف در زمانه‌ی او-همچو هیمه به نار می‌بینم

علمای زمان او دائم-همه را تار و مار می‌بینم

[تقابل دولت با دین و روحانیت هیچ گاه در تاریخ ایران به اندازه دوران حکومت رضا شاه نبوده است. او کوشش کرد تا لباس روحانیت را از بین برده و به کلی سازمان روحانیت را فرو بپاشد]

هست فصل حجاب در عهدش-فصل را بی اعتبار می‌بینم

[مهم ترین اقدام ضد دینی رضاشاه کشف حجاب زنان بود]

جنگ سختی شود تمام جهان-کوه و صحرا فکار می‌بینم

[اشاره به آغاز جنگ جهانی دوم]

کار و بار زمانه وارونه-قحط و هم ننگ و عار می‌بینم

[اشاره به نابسامانی شدید اقتصادی در ایران و گسترش قحطی، همچنین اشغال کشور توسط متفقین و خیانت رجال سیاسی در همکاری با بیگانگان]

چون دو ده سال پادشاهی کرد-شهیش برکنار می‌بینم

[رضا شاه عملاً از سوم اسفند 1299 تا شهریور 1320، قدرت را در اختیار داشت و پس از آن برکنار و تبعید شد]

پسرش چون به تخت بنشیند-بوالعجب روزگار می‌بینم

نوجوانی به سان سرو بلند-رستمش بنده وار می‌بینم

در امور شهی است بی تدبیر-لیکنش بخت یار می‌بینم

[خود محمد رضا پهلوی نیز معتقد بود که در کار پایداری سلطنتش، علیرغم حوادث سهمگین که می‌توانست طومار حکومت او را در هم بپیچد، همواره بخت یار او بوده تا جایی که مدعی بود که خداوند حامی اوست]

بس فرومایگان بی حاصل-حامل کار و بار می‌بینم

مذهب و دین ضعیف می‌یابم-مُبتدع افتخار می‌بینم

ظلم پنهان، خیانت و تزویر-بر اعاظم شعار می‌بینم

ظلمت ظلم ظالمان دیار-بی حد و بی شمار می‌بینم

ماه را رو سیاه می‌یابم-مهر را دل فکار می‌بینم

دولت مرد و زن رود به فنا-حال مردم فکار می‌بینم

غارت و قتل مردم ایران-دست خارج به کار می‌بینم

کهنه رندی به کار اهرمنی-اندر این روزگار می‌بینم

[ابتدا دخالت خارجی را در غارت و قتل مردم ایران مورد اشاره قرار می‌دهد، سپس آن قدرت خارجی را شیطانی قلمداد می‌کند. اشاره به آمریکا، شیطان بزرگ]

دور او هم تمام خواهد شد-لشکری را سوار می‌بینم

شور و غوغای دین شود پیدا-سر به سر کارزار می‌بینم

[اشاره به وقوع انقلاب اسلامی‌ایران و مبارزات گسترده مردمی‌از یک سو و کشتار مردم به دست جلادان رژیم شاه، از سوی دیگر]

قصه ای بس غریب می‌شنوم-غصه ای در دیار می‌بینم

جنگ و آشوب و فتنه‌ی بسیار-نام او زشت و خوار می‌بینم

[محمد رضا پهلوی، تنها شاهی است که تمام مردم مستقیماً او را مورد خطاب قرار داده و مرگ بر او گفتند بنابراین وی خوارترین شاه در سلسله پادشاهی ایران است]

کم ز چل چون که پادشاهی کرد-سلطه اش تار و مار می‌بینم

[اشاره به 37 سال حکومت محمدرضا پهلوی]

غم مخور زانکه من در این تشویش-خرمی‌ وصل یار می‌بینم 

بعد از او شاهی از میان برود-عالمی‌چون نگار می‌بینم

سیدی را ز نسل آل رسول-نام او، برقرار می‌بینم

[سیادت امام خمینی(ره) را تصریح می‌کند]

نایب مهدی آشکار شود-سروری را سوار می‌بینم

[نیابت عام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه از پایان غیبت صغری آغاز شده است اما هیچگاه نیایت عام فقها آشکار و علنی و عملیاتی نبوده است تا اینکه با وقوع انقلاب اسلامی‌ایران، نیابت عام فقها، فعلیت یافت و حکومت ولایت فقیه با تکیه بر نیابت عام حضرت حجت عجل الله فرجه تأسیس گردید]

پیشوای تمام دانایی-رهبری با وقار می‌بینم

متصف بر صفات سلطانیست-لیک درویش وار می‌بینم

رهنما و امام هفت اقلیم-نام او را شعار می‌بینم

[اشاره به استفاده مکرر از نام امام خمینی در شعارهای قبل و بعد از انقلاب]

همچو مولا جلال الدین مولا-شمس تبریز وار می‌بینم

[اشاره به عشق و ارادت آیت الله خامنه ای به امام خمینی]

بندگان جناب حضرت او-سر بسر تاجدار می‌بینم 

گوهر شب چراغ بهر کمال-آن دُرِ شاهوار می‌بینم

هر کجا رو نهد به فضل اله-دشمنش خاکسار می‌بینم

[اشاره به غلبه بر فتنه های داخلی و موفقیت های نظامی ایران در منطقه]

با کرامات و جامع آداب-آصف روزگار می‌بینم

[تشبیه مقام معظم رهبری به آصف بن برخیا، وزیر حضرت سلیمان و عالم قوم]

تا چهل سال ای برادر من-دوره‌ی شهریار می‌بینم

[نمی‌گوید «دوره آن شهریار می‌بینم» بلکه می‌گوید «دوره شهریار می‌بینم» زیرا در صورت اول حکومت شخص خمینی کبیر باید ادامه می‌یافت و توسط او به صاحب اصلیش تسلیم می‌شد اما در مصراع تصریح می‌کند که طول حیات جمهوری اسلامی، دوره شهریاری خمینی کبیر است و حکومت از اندیشه ها و آرمانهای او منحرف نمی‌شود]

بعد از آن خود امام خواهد بود-که جهان را مدار می‌بینم

صورت و سیرتش چو پیغمبر-علم و حلمش شعار می‌بینم

قائم شرع آل پیغمبر-به جهان آشکار می‌بینم

میم و حاء، میم و دال می‌خوانند-نام آن نامدار می‌بینم

از کمربند آن سپهر وقار-تیغ چون ذوالفقار می‌بینم

جنگ سختی شود تمام جهان-کوه و صحرا فکار می‌بینم

[جنگ جهانی سوم]

مردمان جهان ز انس و پری-همه را در فرار می‌بینم

مر مسیح از سما فرود آید-گور دجال زار می‌بینم

رنگ یک چشم او به رنگ کبود-خری بر خر سوار می‌بینم

هر قدم از خرش بود میلی-دور گردون غبار می‌بینم

آل سفیان تمام کشته شوند-با هزاران سوار می‌بینم

مهدی وقت و عیسی دوران-هر دو را شهسوار می‌بینم

دین و دنیا از او شود معمور-خلق از او، بخت یار می‌بینم

مسکنش شهر کوفه خواهد بود-دولتش پایدار می‌بینم

هفت باشد وزیر سلطانم-همه را کامکار می‌بینم

زینت شرع و رونق اسلام-محکم و استوار می‌بینم

عاصیان از امام معصومم-خجل و شرمسار می‌بینم

گرگ با میش، شیر با آهو-در چرا، برقرار می‌بینم

نه درودی به خود همی‌گویم-بلکه از سرّ یار می‌گویم

نعمت الله نشسته در کنجی-همه را در کنار می‌بینم

فرقه دراویش گنابادی در دشمنی با انقلاب، با تحریف قصیده شاه نعمت الله ولی، به قطب خود نیز رحم نکردند!

اقدام عجیب «گنجور» در استناد قصیده پیشگویی ها به سایت فرقه!