احمد قدیری

احمد قدیری

پرودگارم! توفیق ده جز برای تو ننویسم و جز تو ملاک و معیاری بر ارزش گذاری نگاشته هایم نداشته باشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جمهوری اسلامی» ثبت شده است

آنان که سودای رفراندوم را دارند، امیدوارم خوب مناظر با شکوه از جمعیت ده ها میلیونی سراسر کشور را که به سخت ترین شکل و با چندین ساعت پیاده روی در سرمای شدید و بعضا برف و باران حمایت خود از نظام مقدس جمهوری اسلامی نشان داده اند، تماشا کرده باشند.
در این رابطه لازم به ذکر است:
1- اگرچه جمعیت روستاها و شهرهای کوچک (وفادار ترین اقشار به انقلاب) به خودی خود بخش بزرگی از جمعیت کل کشور را شامل می شود اما به دلیل قلت جمعیت این واحدهای جغرافیایی، اصولا در این نواحی تجمعی برگزار نمی گردد.
2- به دلیل کثرت شهرها و حجم بالای فیلم و تصاویر از جای جای جمعیت آن همه شهر، تنها صحنه ای و خیابانی از برخی شهرهای بزرگ در فهرست نمایش جمعیت قرار می گیرد و در سیما به نمایش گذارده می شود.
3- جمعیت حاضر در راهپیمایی های سراسر شهرهای کشور، همه‌ی حامیان و موافقان نظام و انقلاب نیستند، بلکه تنها عده ای هستند که آمده اند. حتما هر سال برای بسیاری از حامیان ارزش ها، اقوام و اطرافیان شان پیش آمده که به دلایلی اعم از طفولیت، کهولت، کسالت، مسافرت و خصوصا تاخیر و یا رخوت نتوانسته در راهپیمایی حضور یابند. بنابراین شکوه جمعیت تنها متعلق به بخشی از حامیان انقلاب است که خواسته و توانسته اند در راهپیمایی حاضر گردند.
4- صحنه هایی که در اخبار سیما و خبرگزاری ها از انبوه جمعیتِ راهپیمایی کننده در 22 بهمن نشان داده می شود، محدود به لحظه‌ی ثبت و نیز کادر تصویر است و همه‌ی جمعیت را نشان نمی دهد.
5- همان جمعیت حاضر در زمان واحد در داخل یا خارج کادر تصاویر نیز همه‌ی جمعیت به خیابان آمده نیست بلکه تنها پیک آن است. در بازه‌ی زمانی 5 ساعته ی مراسم (7 تا 12)، حداقل دو شیفت آدم میاید و می رود و به ازای افرادی که تازه وارد جمعیت می شوند، عده ای که زودتر حضور یافته بودند، از جمعیت خارج شده و یا در حال خروج اند.
6- و آخر آنکه با توجه به وجود سه دسته‌ی "موافق، ممتنع و مخالف" نسبت هر موضوعی از جمله نظام و انقلاب، جمعیت آمده به راهپیمایی با جمعیت نیامده مورد قیاس قرار نمی گیرد، بلکه جمعیت حاضر در 9 دی 88 و 22 بهمن ها در سراسر کشور و حتی همان تهران (پایتخت ناهنجاری های سیاسی و فرهنگی) با مثلا جمعیت 25 خرداد 88 می بایست مقایسه شود، که البته آن هم محل اشکال است زیرا بسیاری از همان جمعیت 25 خرداد نیز بدون ضدیت با نظام، تنها نسبت به نتایج انتخابات مردد بودند و طبق نظرسنجی های خارجی (PIPA و Globe Scan) بسیاری از همان افراد نیز طی چند هفته به شدت ریزش کردند تا جایی که برخی از همان طیف نهایتا با حضور در مراسم برائت 9 دی، در ثبت رکورد عظیم ترین تجمع مردمی سهیم بوده اند.
7- دلمان باید بسوزد به حال روان پریشانی که با استناد به "طوفان توییتری" که به برکت بیکاری مفرط و حساب های فیک، رقم خورده، بر توهم خود بی شمار پنداری خویش اصرار دارند. برای شفای شان دعا نماییم و تحقیرشان نکنیم که به حکم شارع "لا حرج للمریض".
هم دعوت به حضور کردند و هم اذعان نمودند که خطری متوجه شان نیست. بنابراین در ۲۲ بهمن امسال برای اولین بار شاهد وزن کشی عملی و هم زمان بودیم.
آیا شانتاژ و توهم اقلیت پر هیاهو پایان خواهد یافت؟

انقلاب دو فاز دارد، وجه سلبی و سرنگونی رژیم سلطنتی و مابعد انقلاب یعنی وجه ایجابی و برقراری جمهوری اسلامی.

وجه سلبی را امام و نیروهای ارزشی به خوبی و با سختی انجام دادند و در ۲۲ بهمن ۵۷ به ثمر رساندند؛ وجه ایجابی آن اما تازه از ۲۲ بهمن شروع شده و تا ابد ادامه خواهد داشت.

از این جهت، هم از لحاظ کمی و هم کیفی فاز سخت تر و طاقت فرسا تری است. وجه کمی را گفتم چون تا ابد ادامه دارد، اما چرا از بعد کیفی سخت تر است؟ چون دیگر به صرف نفی و حذف دیگران محقق نمی شود، همزمان باید تفکر و تمدن اسلامی را جامه ی عمل پوشاند، باید ساخت و با عوامل مخرب به مبارزه پرداخت.

مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در این دوره البته سخت تر است، به دلایلی چون انشقاقی که بعد از فتح به وقوع می پیوندد، به دلیل ریا و نفاقی که مانع از رسوایی عناصر فاسد می شود. در آن دوره هدف مشخص بود، فقط همت لازم بود برای محقق شدن. در این دوره اما مفسدان سیاسی اقتصادی سوابق خود را سپر بلایشان می کنند و پشت نام و نشان شان مخفی می شوند. در این دوره هم سختی تشخیص را داریم و هم تحمل را. مفسدین این دوره برای خود حاشیه های امن درست کرده اند و ابزارهای متعددی برای مقابله با نظام و رهبری دارند. ابزارهایی چون اسرار گرو گرفته از نظام، حلقه ی متنفذان قدرت و ثروت، روشنفکران و توجیه گران معمم و مکلا و طیف هایی از مردم و هواداران جاهل که مهمترین نقش را در حفاظت از فسادی دارند که دودش ناخواسته چشم خودشان را هم کور کرده.

فساد فساد است و باید با آن مبارزه کرد. ریزش های انقلاب وجه اجتناب ناپذیر انقلاب هاست و ذره ای از قداست انقلاب ما نمی کاهد. ضرورت هر زیست و حیاتی چالش و مبارزه است، هر پیکری بی تردید گرفتار میکروب ها و انگل های محیط است.

فساد هایی که در جمهوری اسلامی از برخی دولت مردان سر می زند قابل توجیه نیست اصلا نباید هم توجیه کرد، باید مبارزه و رسوا کرد اما بدانیم مبارزه با چه کسی و چگونه. بدانیم مشکل از مظروف است، نه ظرف.

مبارزه یعنی تبیین اصول و آرمان ها و غربال افراد منطبق با این اصول. تا وقتی اصول اصول بماند امکان حذف ناپاکی ها هست، مشکل وقتی فاجعه می شود که اصول هم دچار تغییر شود، این آغاز انحطاط است و الا تا وقتی چارچوب و خط کش باشد، انحرافات قابل شناسایی است اما وای به بعد از آن.

الان نیروهای ارزشی و انقلابی در دوران بعد از انقلاب مظلومانه در حال مبارزه اند، دشمنان ملت مشغول چپاول اند آن وقت ما باید پاسخگوی اعمال آنها باشیم! اقشاری از مردم هم یخه ما را می گیرند! خودشان در انتخابات ها و غیره آب به آسیاب غارتگران می ریزند آن وقت نق اوضاع را به نیروهای انقلابی می زنند! به کسانی که عمرشان را صرف جهاد سازندگی و نظامی کرده اند.

می گوییم به ما چه؟ می گویند شما انقلاب کردید!

اصلا همین جمله، اول مصیبت است. این یعنی یک عده تنها به تماشاچی بودن اکتفا کرده اند و اصلاح امور را از دیگران توقع دارند!

شما انقلاب کردید یعنی چه؟! پس نقش شما چه می شود؟

ما انقلاب کردیم و می کنیم، اما مگر می شود با یک اکثریت تماشاچی و یک اقلیت منسجم منحرف نفوذی کارها را پیش برد؟

انقلاب هست، چون ضد انقلاب هست. انقلاب که تمامی ندارد. اینکه فکر کنیم انقلاب کردیم و تمام شد و رفت، یک خطای فاحش است. خروجی این تفکر انفعال و میدان دادن به عناصر نفوذی یا استحاله شده است. باید جنگید، باید از میراث امام محافظت کرد.

اگر تیر را می بینیم تیرانداز را هم ببینیم. نشود حکایت زمان حضرت علی(ع) که بزغاله های بچه های کوفی را اصحاب معاویه می دزدیدند، می گفتند علی دزدیده و با این خدعه کینه ها را به سمت حکومت علوی سرازیر می کردند.

زمان پیامبر را ببینید! پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود من برای تنزیل می جنگم و تو برای تأویل خواهی جنگید. جنگ های زمان پیامبر سخت تر بود یا حضرت علی؟

زمان پیامبر دشمن مشخص بود اما زمان حضرت علی خواص هم در تشخیص حق و باطل درمانده بودند. پیامبری که مجموعا ۲۳ سال به تربیت جامعه پرداخت، دخترش اولین قربانی امت پیامبر بعد رحلت ایشان بود. تا پیامبر رحلت کرد، مظلومیت انقلابی های راستین هم شروع شد، شروع شده بود، علنی شد. کودتای سقیفه رخ داد. دستان علی(ع) را بستند. حضرت فاطمه پاره تن پیامبر را کتک زدند و شهید کردند!

حدیث داریم بعد از پیامبر همه جز سه یا چهار نفر مرتد شدند!

چرا؟ چون همه تماشاچی بودند! فکر می کردند انقلاب کردند و تمام، دیگر وظیفه ای ندارند!

انقلاب را باید محافظت کرد، امام فرمود نگذارید انقلاب دست نااهلان بیفتد، آیا ما عمل کردیم؟ چقدر در انتخاب ها و انتخابات ها معیار تعهد و تخصص را ملاک قرار دادیم؟ چه کسانی را بر مسند امور نشاندیم؟ اصلا رأی می دهیم؟ به چه کسی؟ با چه معیاری؟

اینها کف وظایف ماست، آیا به این حداقل عمل کرده ایم؟

(بخشی از عرایض اینجانب در یکی از محافل تهران)

امداد و نجات

نمونه ای از کمک رسانه های ضد انقلاب به روحانی در تغییر فلش اعتراضات از دولت به نظام
#دلار: سالگرد انقلاب به جای سالگرد اجرای برجام 
#اختلاس: دستگاه های نظارتی به جای دولت و وزارت نفت

اتمام حجت

رهبر انقلاب فرمودند: «نمی‌شود که انسان یک دهه همه کاره کشور باشد، بعد در دهه بعدی تبدیل شود به مخالف‌خوان کشور. این کسانی که کشور در اختیارشان #هست یا #بوده دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند، این‌ها باید پاسخگو باشند».

در اینکه احمدی نژاد یکی از مصادیق این تذکر رهبری بوده شکی نیست، اما تلاش برای منحصر کردن این مفهوم در آن مصداق، تحریف آشکار سخن است، خصوصا که ساختار شکنانه ترین اظهارات را از روحانی با ۱۶ سال سابقه تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی و ۸ سال ریاست جمهوری پس و پیش، شاهد بوده ایم.

امام تا امام

مجموعه بیانات حاج احمد آقای خمینی در خصوص مقام معظم رهبری، برگرفته از کتاب «دیدگاه ها» چاپ موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی: